وصیتنامه آهنگین کوروش بزرگ: منم کوروش وپادشاه جهان به شاهی من شادمان مردمان به بابل درآمد سپاهی زمن رها کردم این سرزمین راز مرگ به بابل چو وارد شدم بی نبرد سپاه من آزار مردم نکرد من برده داری برانداختم به کارستمدیده پرداختمکسی رانباشد به کس برتری برابر بود مسگر و لشکری پرستش به فرمانم آزادشد معابد دگرباره آبادشد به دستورمن صلح شدبرقرار که بیزاربودم من ازکارزار میان دو دریا در این سرزمین خراجم دهدشاه وچادرنشین زنو ساختم شهر ویرانه را سپس خانه دادم به آواره ها مرا در جهان هدیه آرامش است به گیتی شکوفایی و دانش است چو روزی مرا عمر پایان رسید زمانی که جانم ز تن بر کشید نه طاغوت باید مرا در بدن نه با مومیایی کنیدم کفن که هر بند این پیکرم بعد از اینشود جزئی از خاک ایران زمینکه هر بند این پیکرم بعد از این شود جزئی از خاک ایران زمین. زنده باد خاک پاک ایران زمین💚🤍❤️ زنده باد خلیج همیشه پارس🌊🌊🌊🌊🌊🌊 زنده باد زبان اصیل پارسی❤️❤️
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
الان با لوازم تحریرو کیف و لباسش میساین مارو. عین اون کرومی لعنتی.
کارشان تفکیک است : زن را از مرد، عقل را از بدن، انسانیت را از جامعه...//////////////////////// آلبر کامو / یادداشت ها: با مرگش شادی وصف ناپذیری شروع میشد اما عذاب همین است:«آنها بموقع نمی میرند.».
سلام!حال همهی ما خوب است ملالی نيست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خيالی دور،که مردم به آن شادمانیِ بیسبب میگويندبا اين همه عمری اگر باقی بودطوری از کنارِ زندگی میگذرم که نه زانویِ آهویِ بیجفت بلرزد ونه اين دلِ ناماندگارِ بیدرمان!تا يادم نرفته است بنويسم حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بودمیدانم هميشه حياط آنجا پر از هوای تازهی باز نيامدن است اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی ببين انعکاس تبسم روياشبيه شمايل شقايق نيست!راستی خبرت بدهم خواب ديدهام خانهئی خريدهام بیپرده، بیپنجره، بیدر، بیديوار … هی بخند!بیپرده بگويمت چيزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شدفردا را به فا💖ل نيک خواهم گرفت دارد همين لحظه يک فوج کبوتر سپيداز فرازِ کوچهی ما میگذردباد بوی نامهای کسان من میدهديادت میآيد رفته بودیخبر از آرامش آسمان بياوری!؟نه ریرا جان نامهام بايد کوتاه باشدساده باشدبی حرفی از ابهام و آينه،از نو برايت مینويسم حال همهی ما خوب است اما تو باور نکن
فقط به امید این زنده ام که روزی درمان سی پی بیاد❤️ که منم نشستن و راه رفتنه پسره کوچولوم فرشته ی بی بالم و ببینم❤️ پسرم با تو، تو این جاده ها بدون امیدم میتونم زندگی کنم🫂