قبلا جای من کار میکرد الان من جاشم هروقت میاد میز و رفت امدامو میبینه قشنگ باهام کم محلی میکنه حتی چشماشو ازم می دزده
امروز دلم از کارش گرفت من همیشه بااحترامو مهربونی باهاش رفتار میکم بنظرم کارش زشته
بعد رفتنش گریه کردم
گاهی ما خودمون نمیفهمیم چطوری ادمهارو از خودمون میرنجونیم