خواب بودم تازه بیدار شده بودم تو ماشین
تازه از خواب بیدلر شده بودم فکر کردن هنوز خوابم .تاپیک قبلی ها گفتم ک مادرش توقع داره همه مشکلات خودش خانواده. همسر من حل کنه الانم برنامه ریختن و ب شوهر من گفتن ک پدرش مادرش دکتر نمیبره اینم شیز کردن گفت میبرمش .حالا منم برای اینکه رو مخشون باشم اومدم همراهشون شهر دیگه قبلش دعوای بدی شد و هر چی تو دلم بود خالی کردم ک چرا همش تو میبری ش شوهر جوون و بچه های دیگه داره .منو بچه ها روزها تنها بزاری