هیچیش نبودم اما ازم سو استفاده کرد از احساسم ک عاشقش بودم هعی بعد ی سال
کار درستی کردی.
میشه چند تا تاپیک آخرمو بخونید
یه نفرو بلاتکلیف گذاشتم دارم لذت میبرم😂
چند ماهی اینجور رابطه ای داشتم، من واقعاً، ولی اون به دروغ قصد ازدواج داشتیم. دیدم هی بهونه میاره و می پیچونه،با اینکه خیلی دوستش داشتم، بهش گفتم یک هفته فرصت داری که پیش قدم بشی و رسماً بیای خواستگاری، در غیر اینصورت خدانگهدار.
دوباره شروع کرد به ادا و اطوار و بهونه گیری و گریه و زاری، منم یک باره و سفت و سخت رابطه را تموم کردم.
چند سال گذشته ولی هنوزم که یادش می افتم، خدا را شکر می کنم که عاقلانه تصميم گرفتم.
ببین اول بهت میگه رفیقیم و داداشیو ابجیو این حرفا بعد تو حرف زدنش یا رفتاراش جوریه که حس میکنی انگار پارتنرته سرت غیرتی میشه حرفای دو پهلو یا گُنگ میزنه یجورایی که هرچی تحلیل میکنی حرفاشو انگار داره بهت ابراز علاقه غیرمستقیم میکنه . سردو گرم میشه یروز یجوری رفتار میکنه انگار دوستت داره و میخاد بهت پیشنهاد عاطفی بده ولی فرداش یجوری رفتار میکنه انگار مضخرف ترین دختر رو زمینی
همیشه حرصتو درمیاره با دخترای دیگه حرف میزنه هیچ تعهدی نداره ولی تو اگر با پسرا حرف بزنی اون ناراحت میشه!
ی نشونه دیگشم اینه مدام بهت تاکید میکنه هیچ دختری ب چشمش نمیاد ولی از اونور هی بهت میگه اره تو مادر خوبی میشی اره خوشبحالت شوهرت!
کلا همچین رابطه ای رو باید از اول گند زد توش بنظرم دختر پسر نمیتونن رفیق معمولی بشن تهش یکی از طرفین حس پیدا میکنه به اون یکی :)
درکت میکنم دقیقا چجوریه
منم تو این سه ماه شاید ۱۰ بار خواستم ولش کنم ولی باز هی تا یروز خبری ازش نمیشد بدو بدو میرفتم به یه بهونه ای بهش پیام میدادم
میگذره خواهر فقط یکم باید خودتو کنترل کنی
سعی کن سرگرم کنی خودتو خیلی با چیزای مختلف
انشالله که از پس این امتحان سخت برمیایم :)))
