سلام من تازه جاری دار شدم چند ماهه
با خونواده ی شوهرم توی یک ساختمان زندگی میکنم
برادرشوهرم ده سال از من کوچیکتره و وقتی بچه بود من عروسشون شدم تقریبا از بچگیش باهم توی یک ساختمان بودیم به درس و مشقش میرسیذم عین خواهر برادر بودیم
امسال ما نذری داشتیم بعد همه جمع بودیم پدرم گوجه خریده بود برای نذری ما ،حامد گفت چند دادید نه بگید براتون واریز کنم نذری ماست شما چرا باید حساب کتید فلان خلاصه شوهرم پول بابای منو زد