روی حرفم با اوناییه که هنوز نرفتن تو زندگی مشترک
بخدا قسم اشتباهه خیلی ببخشید خریته محضه
همیشه ناسازگار باشید ولخرج باشید بهش محل ندید به خانوادش محل ندید براتون مهم نباشه خسته هست یا نه براتون مهم نباشه شرایطشو داره یا نه بگید ببرتتون مسافرت های آنچنانی و فقط به فکر خودتون باشید
ده ساله ازدواج کردم تو این ده سال فقط یکبار باهاش رفتم شهرستان که دعوا شد یه بارم رفتم شمال بازم اونجا دعوا شد چون من مریض شدم تب و لرز گرفتم فکر کردن از قصد اونجوری میکنم ، دیگه همش تو خونه درحال بشور و بسابم ولی با این حال میگم عب نداره اون بخاطر من داره میره سرکار باید حواسم بهش باشه ، غذاشو حاضر میکنم چایی میوه همه چی بهش میدم میخوره ساعت ۹ میگم بخواب چون باید ساعت ۴ صبح بیدار بشه بره سرکار ، دیشب بجای اینکه ازم تشکر کنه که برنامه ریزی میکنم زود بخوابه استراحت کنه برگشته میگه تو چرا منو زود میفرستی بخوابم نکنه کاری میکنی که نمیخوای من بفهمم ، گفتم مثلاً چیکار ؟ برگشته میگه نمیدونم از خودت بپرس ، بعد تازه دوزاریم افتاد که آقا فکر میکنه من اونو میفرستم میره میخوابه خودم تو گوشی یه کارایی میکنم ، گوشی رو انداختم روش گفتم بگیر بگرد ببین چیکار میکنم ، گفتم از امشب ساعت ۱۲ شام حاضر میشه میخوای بمون بخور میخوای برو بخواب مهم نیست
بخاطر اینه میگم مردا ارزش هیچی رو ندارن