اوایلی که میرفتم خونه مادر شوهرم
نهایت بعضی وقتا یه ظرف میشستم کلی هم تشکر
میکرد و خوب بود باهام
من چون سنش زیاده ازین بابت اعتراضی نداشتم که
کمکش کنم ....
اما الان انگاری شده وظیفم هروقت میرم همیشه من ظرفارو
میشورم اصلا نمیزارم اون دست به ظرفا بزنه
خودشم دیگه نمیره سمت ظرفا میزاره واسه من هرچی باشه
موقع غذا هم کمکش میکنم تا حدی که دست تنها نباشه
اون دفع چنروز بخاطر یه مراسم رفته بودم خونشون موندم
هی بهم دستوری کار میداد یروزشم مادر خودم اومد
خونشون مهمون بود یه صبح تا عصر...گفت برو واسه
مامانت میوه بیار رفتم آوردم آخرشم خودم جمع کردم
بعدش هممون باهم میخواستیم بریم بیرون ظرفارو شستم
که آخرش پرسید که خونه جمعو جور بود داریم میریم؟
منم گفتم آره ظرفارم شستم یهو گفت خودتو مامانت میوه
خوردین دیگه میخواستی اونم من بشورم خودت باید
میشستی😐