آبجیم تهران زندگی میکنه
دو ماه پیش اومد شهرستان موند تا جنگ
جنگم موند
محرم موند
و نمیره
خسته شدم من چ گناهی کردم
بابام ک دستش خالیه چ گناهی کرده
من دختر تابستون میخوام لخت شم تو خونه چ گناهی کردم
بچه ابجیم خیلی شره همشم کشنس شوهر ابجیمم خونه مامانش روستای دوماه خونه ما میخوره میخوابه
خیلی ام پروعه
خستممم
زیرشونم. من تمیز میکنم
امیدوارم دیگ جنگ نشه