دقیقا دپست داره فضولی همه چیو بکن ی مدت به شوهرم گفته بودم مادرت دخالت میکنه حالا سر ی قضیه هایی به گوشس رسیده بود بعد اون خیلییی کم فکر کنم یادش میومد همین حرف بچرو سری قبل میخواست بهم بزنه میگفت دخالت نمیکنما هر طور خودت دوست داری
من عقد بودم همش حرفهای منظور دار به من میزدن منم سنم کم بود آگاه نبودم پیش خودم فکر میکردم حتما بی منظوره نباید حرفو کش داد و به دل نگیرم بهتره . بیخیال حتما هدفی نداشته از دهنش پریده . حتما سو تفاهم شده اما با گذشت زمان دیدم نه همش پاشو درازتر میکنه منم چند بار جانانه اما مودبانه جواب دادم اما ناراحتی پیش اومد که چرا اصلا جواب دادی باید تحمل کنی حتی تو چشام نگاه کرد گفت من تحمل کردم فکر کردی من چیزی نشنیدم عروس بودم گفتم اون شما بودی من نیستم.
خلاصه تا الان که بچه دارم حرفا تمومی ندارن هر بازم یه ماجراست. دخالت همون دخالته فقط موضوعاتش فرق میکنه
اینا ذاتشون عوض نمیشه.
بعد میگن عروسای الان فلانن بخدا که اگر ذره ای ارزش قائل شن حد و مرز داشته باشن هیچ مشکلی پیش نمیاد. دستور میدن توقعات بیجا دارن. فکر میکنن دانای کل هستن. حرفهای کنایه و نیش دار میزنن . تهشم میگن مادره دیگه خب چیکار کنم منم انسانم دل دارم چون مادره قرار نیست روزگار منو سیاه کنه که.
دقیقا
😅ی مدت سر ی موضوعی باهاشون مشکل داشتم مامان زنگ زد بهش گفت همینطوری میکنن دخترایه مردم دارن طلاق میگیرن دیگه ادم نمیدونه چی کشیدن که اینطوری اذیت میکنن دیگع.، مامان خیلی حرفا بهش زد خیلی عذابمون دادن دوران عقد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
