نه اینجوری نشده که اینجوری بگم قضیه اینجوری بود ک من همش دنبال اسم بودم و تو فکر بودم که بلاخره چی بذارم اسمشو همون موقع ها ما رفتیم جایی ک یه دختر بچه خیلی خیلی خوشگل اونجا بازی میکرد خیلی به سمت من اومد و از من خوشش اومده بود دوست داشت بین اون همه ادم با من حرف بزنه مامانش هم اونجا بود کلی برام حرف زد و من از شیرین زبونیش خیلی خوشم اومد همش میگفتم تو دلم ماشالله هم خیلی خوشگله هم شیرین زبون بهم گف میای باهم بازی کنیم گفتم چه بازی گفت مسابقه بدیم دستمو گرفت محبتش زیاد بود اصلا منم دستشو گرفتم گفتم عزیزم من نمیتونم بدوئم گف اخه چرا گفتم چون نی نی دارم یه نگاه بهم کرد بعد گف اسم نی نیت چیه گفتم هنوز معلوم نیست همون لحظه گف اسم نی نیتو بذار لیانا یه لبخند خوشگلم زدو بعدش رفت به نظرت این یه نشونه نبود؟ از دهن یه دختر بچه به اون خوشگلی شیرین زبونی بین اون همه ادم اومد سمت من یه بچه معصوم اسمی ک من دنبالش بودم رو بگه من به نشونه ها اعتقاد دارم