2777
2789
عنوان

چیکار کنم بابام راضی شه

104 بازدید | 13 پست

من خانواده به شدت سختگیر دارم و از نظر روابط ذهنیتشون خیلی قدیمیه به هیچ وجه اجازه ندارم بیرون برم تنها یا شمارمو به کسی بدم ولی خب از لحاظ پوشش تا ی حدی آزادم ولی خب منم دوست دارم با دوستام صحبت کنم هرچند میکنم ولی خب اونا خبر ندارن و دوس ندارم انقد پنهانی باشه چون کار اشتباهی هم نمیکنم و بابام صرفا فک می‌کنه دوست ناباب زیاده و ممکنه آسیب ببینم نمیزاره ولی می‌خوام منم بتونم باهاشون بیرون برم یا حداقل بتونم واسه خودم آزاد تر باشم چیکار کنم به نظرتون کنار بیام با این چیزا واسه تولدم کادو خریده بودن بعد تولدشون تو تابستون بود گفت دیگه مدرسه نیست بعدا ببر نزاشت

چندسالته

کسیی راه حلی گفت لایکم کن

(اخر امضامو بخون) اگه تو تاپیکم سوال پرسیدی لایکت کردم بیا تو تاپیک جواب سوالتو دادم چون همین سوال زیاد تکرار شده ریپلای نکردم🎀 اگه با حرفم تو تاپیک مخالفی نیاز نیست ریپلای کنی✅ متولد 1390 نیسستممم 🙄 لایک نکن کامنتمو مگه اینکه برای عکس باشه🥰طرفدار پرو پا قرص منطق! دعا کنید یکی واقعا ی روزی از ته دل عاشقم بشه و بازیچه م نکنه با حرفاش:) دلمو خیلی شکستن تا الان، خیلی بازیچه شدم

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

تا وقتی ازشون بترسی اوضاع همینه

نه اینکه بترسم بیشتر انگار فوبیا پیدا کردم به اینکه دعوا شه هر روز تو خونمون بحثه و واقعا روانم بهم می‌ریزه نمیخوام منم باعث ی بحث دیگه شم 

ولا با این جامعه خراب بابات حق داره ..حالا هی سن سالهای شما دنبال استقلال جامعه هم در گرگ

درسته ولی خودمم تا حدی می‌دونم چیکار باید انجام بدم و کیو انتخاب کنم 

اعتمادشونو چندبار جلب کن سنگین برخورد کن مثل یه دختر عاقل بعدش میذارن چندسالته؟

والا من هربار سنگین رفتار کردم بابام میاد میگه یطوریت هست یچیزی شده بیشتر صمیمی و شوخی میکنم باهاش و تا اینجا هم اشتباهی ازم سر نزده خودش میگه که بهت اعتماد دارم فقط در حد اینکه چند بار گفتم اینکارارو نکنین یا نصیحتی چیزی کردم گفته با اینکه بچس بهتر از شما می‌فهمه ۱۷ سالمه

نه اینکه بترسم بیشتر انگار فوبیا پیدا کردم به اینکه دعوا شه هر روز تو خونمون بحثه و واقعا روانم بهم ...

به یه سنی برسی دیگه هرکاری دوست داری انجام میدی توی اون سن دیگه نمیتونن هیچ جوره کنترلت کنن نگران نباش

نگرانن بمن هم میگفتن الان ۲۵ سالمه اونا سختگیر نیستن واقعا فقد نگرانن براشون مهمی منم تازه فهمیدم که ...

خب چیکار کنم ینی چیزی نگم ؟ چون می‌خوام یا با نظر خودم پیش برم یا اونا همینجوری با چندتاشون ارتباط دارم قطعش کنم از پنهون کاری و استرس خسته شدم

به یه سنی برسی دیگه هرکاری دوست داری انجام میدی توی اون سن دیگه نمیتونن هیچ جوره کنترلت کنن نگران نب ...

امیدوارم چون ابجیمم تا وقتی که شوهر کرد همینجوری بود🤦🏼‍♀️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز