امروز مادر من و مادرهمسرم تماس گرفتن
مادرهمسرم گفت بمیاین خونه مادربزرگت اینا به سوهرم نذری دارن !شوهرم گفت زنم خوابه خبرمیدم
ازیور مادر خودم زنگ زد میاین خونه مادربزرگت گفتم خبرمیدم!!! شوهرم میگ توبگوچیکارکنیم میگم عزیزم خونه مادرت این هفته دوباربودیم خونه مادربزرگتم چندروزپیش بودیم ولی خونه مادربزرگم خیلی وقت نرفتیم گفت خب نذریه سالی یبارع!!!گفتم عزیزم بخث مادربزرگم نیس چندماهه اصلا ب مادرم اینا سرم نزدیم دوتایی همش من تنهارفتم!!!(پدرم فوت شده)مادروخواهرم تنهان
الان درسته بازم بریم پیش مادرش اینا؟شاید بگید خب برین یبارع فلان ولی واقعا خیلی وقت پیش مادرم اینانرفتبم چندماهه بخدا اصلا هم شوهرم نمیگ بریم