همش خسته ام دلم میخواد هیچ کاری نکنم ولی هزارتا کار ریخته سرم همش در حال آشپزی کردن ظرف شستن جارو کردن و خونه تمیز کردنم یه دختر یه ساله دارم به اونم میرسم دلم میخواد برم بیرون برم مهمونی ولی اصلا نمیتونم خسته تر و افسرده تر از این حرفام پاهام نمیکشه جایی برم
همش تو خونه با بچه کوچیک بدون هیچ تفریحی شوهرم شش صبح میره دوازده شب میاد ازش متنفرم اصلا وقت نمیزاره برامون دلم مرگ میخواد دخترمم همش جیغ میزنه غذا نمیخوره خیلی اعصابمو خرد میکنه کل زندگیم غمه قرص ضدافسردگی هم میخورم فایده نداره
باید سرگرم کنب خودتو فقط قرص خوب نمیکنه حالتو
دوره توسعه فردی
هنر آنلاین یادبگیرید حالا که شرایط بیرون رفتن و ندارید
باید سرگرم کاری بشی که حس اتون رو خوب کنه نه از روی اجبار
فیلم دیدن ذهنو درگیر میکنه خیلی .
باید خودت شروع کنی دوست پیدا کن کسایی که مثل شما بچه دارن با اونا رفت و امد داشته باش بچتو ببر با کالسکه یه دوری بزنید بیرون خریدی چیزی
از اونور با اقوام شروع کن رابطه گرفتن
شوهرت تا ۱۲شب سر کاره یا جایی دیگه هست؟
اتفاقا با کسی که رفت آمد میکنم حالم خیلی بهتره ولی هیچکس نیست حتی مامان خودم خونه ش نزدیکه نه خودش میاد نه منو دعوت میکنه
یه مدت پیشنهاد داد برم باشگاه دخترمو نگه میندازه ولی بعد که ثبت نام کردم گفت گرمه نمیتونم بیام پیش دخترت در حالی که خونه ش خیلی نزدیکه
خیر سرش شوهرم هییت میره قبل محرم هم همش هییت های هفتگی میرفت
بهش میگم راضی نیستم میری هییت ثواب نمیبری اصلا گوش نمیده
اگر شوهرت مدهبیه پس احتمالش هست با حرف حق به خودش بیاد
برنامه کوچیک بچین شبا بگوش بریم شامو بیرون بخوریم
یا تو هم برو هیت باهاش گاهی زمان کوتاه تری بمون
وقتایی میری جایی باشگاهی خودت بچه رو ببر پیش مامانت اینطور برا طرف اسونتره باشگاه نزدیک خونه مامانت ثبتنام کن
نمون تو خونه افسرده میشی
این احوالات هم بعد زایمان طبیعیه
