عزیزان توی تایپیکهای قبلیم گفتم زندگیمو نیاز ب دوباره گفتن نیس فقط ی سوال از شماها دارم من شوهرم توی خونه خیییلی سرد هس اصلا آدم بمیره هم نمیگه چرا میمیری شبا تنها میخابه هر ۶ ماه ی بار شاید ی بار رابطه برقرار کنه فقط وقتی گرسنه هس میگ شام چی داری ناهار چی داری پاشو صبونه بپز ولی در غیر اینصورت نمیگه چ مرگته چرا ناراحتی اصلا در مورد خودمون حرف نمیزنه بهشم ک نزدیک میشم میگ چیه چرا نزدیکم شدی این بچه بازیا چیه از تو گذشته دیگ الان میخام بدونم آیا من زیادی حساسم ب اینک دلم محبت میخاد یا حرف زدن یا اینک عادی هس من چجوری زنده زنده خودمو خاک کنم بگم انگاری مرده ام ؟؟