یادگاری برای تو، که نه فقط فامیل، که برادرِ دل بودی…
میگویند فامیل بودن، سهمِ شناسنامهست،
اما برادر شدن، سهمِ دل…
و تو، برای من هر دو بودی.
نه فقط از یک ریشه،
که از یک جنس — از جنسِ رفاقت، مردانگی، همراهی.
در روزهایی که زندگی چهرهاش را درهم میکشید،
در لحظاتی که دستِ امید گم میشد در هجومِ روزمرگی،
بودنت سایهای بود بر سرم؛
نه پرهیاهو، نه پرادعا،
اما عمیق… آرام… مطمئن…
تو از آن دست آدمهایی هستی که بودنشان را نمیشود به زبان آورد،
باید حسشان کرد؛
در سکوت، در مرام، در لحظههایی که کم نمیآورند.
این نوشته را برایت میگذارم،
نه بهعنوان یک جملهی ادبی یا تعارفِ معمول،
بلکه بهعنوان ؛
برای تو، که در میان تمام فامیل،
مثل یک برادرِ واقعی،
مهم بودی… هستی… و خواهی بود.