گفتم دیگه بر نگرد، واقعا دیگه نمیخام ببینمش، خستم کرده، عصبی نیستم درکمال ارامشم و هیچ جوره دیگ نمیتونم ببینمش، نزدیک پنج ماهه باردارم، ی هزاری پس انداز نکرده برای زایمانو بیمارستانو اینا دلش خوش به پس اندازای منه، همش میره خرج خانوادش میکنه، ماه پیش هجده تومن کمکشون کرد،، هفته پیش هفتصد هشتصد چیز خرید بخدا هنوز ی هفتم نشده،، دوباره دیدم الانم رفته براشون چیز خریده.
کمک جانی ک خیلی میکنه مالی هم شدید میکنه، بیرونش کردم گفتم برو هروقت مستقل شدی برگرد تو این خونه.
اونوقت خودمون خونه سازی داشتیم این ماه از من سی تومن قرض گرفته ک بتونه بدهی کارگرو بده از اون طرف میره خرج خانوادش میکنه،
به همین شب عزیز الهی ک خیر نبینن اینجور خانواده ها
اینجا فقط عاطی حقداره شوهرش رو از خونه بیرون کنه
حالم بهم میخوره از مردایی که زن خودشون نیازمنده و میدن به حانواده خودشون
حرومه حروم
اون پول زندگی هردوتون هست تا شما ناراضی باشید خوردن نداره
خوبکاری کردی
البته اشتباه از خودتم بودا
وقتی میدیدی وابسته اس اصلا حمایت مالیش نمیکردی
پس اندازتم باید مخفی نگه میداشتی
حقداری امیدوارم شوهرت سر عقل بیاد
کاش نمیومد، چکار کنم دیگ نیاد،
میدونم دو ساعت دیگ پا میشه میاد خونه، ده بار گفتم وسیله هاتو جمع کن برو،
دلم نمیخاد چشم تو چشم باهاش بشم
شوهر منم همینه
خودش بدهکاره ولی پول دستش میاد خرج خونه باباش میکنه
دیگه بلاخره من نارصایتی ام رو اعلام کردم پولی بر کسی حروم باشه اون دنیا باید پسش بدن
چون شوهرم مهریه منو نداده بر گردنم حق داره حقوق هم مال هردومون هست خودم کنارش شاغلم
برا همین ناراصیم
از اونطرف مادرشوهرم خرجهای بیهوده داره .یا سفر میره هتل گرون یا ابرو تاتو و مراقبت انجام میده یا خرج نوه های دیگه اش میکنه بعد که پول کم اوردن یاد ما میفتن
خدا روشکر تو این سایت همه مردا خرج خونه بابا شون می کنن
دقیقا ماهم همینجوریم، کسی ک دوران خوشیش یاد شوهر من نیست ک، تا به مشکل مالی میخورن زنگ میزنن به ما
به خانواده همسرت اعلام کردی ک راضی نیسی و حرومه؟ من چندین بار به خود شوهرم ک گفتم اصلا گوش نداده، براش مهم نیست، نمیدونم دیگ از چ دری وارد بشم
من شش ساله زنشم، روزخواستگاری قرار بود سه دنگ خونه به نام من بشع،، ک هر دفعه ی چیزی گفته و عقب انداخته، میخاسیم تو قباله بندازیم ک سه دنگ خونه به نام من ک شوهرم اون زمان گفت ننویسد و به من اعتماد کنید من به نامش میکنم، ک نکرد، ی حرفی بود ک حرفم باد هوا
