دخترا متاسفانه و متاسفانه پسری رو دوسش دارم که قبلا خیانت دیده...خیییلی ترس و فکر مشغولی همراهه چون حسم پنهونیه اما متوجه ام ک اونم بهم علاقه ای داره...
ماجرایی که فکرمو درگیر کرده اینه که این پسر دوران نوجوانی و حتی جوونیش تا سن حدود ۲۵ سالگی عاشق دختر عموش بوده دیوانه وار...در حدی ک هر کسی رفته خواستگاریش این رفته یقشو گرفته و دعوا راه انداخته..
خیلی میخواستتش در حدی که حتی منم اون موقع ها مسخرش میکردم بابت نگاه ها و رفتارای ضایعش با اون دختر
دختره دانشجو پرستاری بود...و نگو همزمان که با این حرف میزده با همکلاسیشم تو رابطه بوده...بنا به دست تقدیر اون پسر همکلاسیش میشه همخوابگاهی یکی از دوستای این پسری که گفتم بهش حس دارم و یه روز این پسره همکلاسیش عکس دخترو نشون دوستش میده که میخوام با این ازدواج کنم این دوستشم درجا میشناستش و میاد به این پسر میگ فلانی تو دانشگاه این ماجرا رو داره
اینم میره تحقیق از همکلاسیای دختره و اونام میگن کجای کاری کل دانشکده اینا رو نامزد هم میدونن و با هم کافه گردی و اینا دارن...پسره هم بعد کلی گریه قسم میخوره دیگ هیچوقت سمت این دختر نره و حتی ازش خواستگاری کرده بوده که خواستگاری هم به هم میزنه
از این ماجرا که گفتم ۹ سال میگذره و پسره الان ۳۴ سالشه دختره هم ۳۰ سالشه
من متاسفانه اونقدر این پسر غیر مستقیم توجه نشون میده بهم دارم همش بهش فک میکنم و حتی حس میکنم علاقه پیدا کردم بهش...اما چیزی که میترسونتم اینه که اون دختره که بهش خیانت کرده هنوز مجرده خواستگارای لول بالایی هم گاها داسته که در کمال تعجب رد کرده...مامانم میگ حتما منتظره این پسره هست که بهش برگرده و همش ته دلمو خالی میکنه ...
به نظرتون پسری که ۹ سال سمت این ادم دیگ نرفته ممکنه بره سمتش؟ ارزش داره به علاقم جدیت بیشتری بدم؟؟؟