بچه ها من یک مدت یک آقا پسری ازم خاستگاری کرد و من بعد هفت ماه قبول کردم و ی مدت حرف زدم باش که بدونم چجوریه، پسره بد دل بود قبلا سر یک دختر چاقو خورده بود اما میگو چیزی نبوده و سوءتفاهم شده بعد بعد از اینکه قبول کردم عکس جای خصوصیشو فرستاد ، چند بار گفت تو که صورتت سفیده واژنتم صورتیه لابد، و ی بار گفت بفهمم قبلاً با کسی بوده باشی ولت میکنم حتا اگ زنم باشی ، و چند تا رفیق دختر داشت ، و به ظاهرش اصلا نمی‌خورد اینجور باشه ، ظاهرش خیلیی خوشگله خیلی خوش هیکله وقتیه می‌بینمش اصن انگار این کارارو اون نکرده رفتاراش تغییر میکنه
خیلییییییی محبت میکرد بهم اما من سر این چیزا نه اصلا محبت نمی‌کردم
خلاصه خیلیییی پیگیرم بود که دوباره بتونه راضیم کنه اما دیگ قبول نکردم خیلی اصرار التماس کرد اما قبول نکردم و الان دیگ بیخیال شده و من هی دوست دارم پی بدم🤕 بقول اون دختره بخدا خلم من!
