من روز یکشنبه نوبت ترمیم ناخن داشتم
صبحش به دوستم پیام دادم میتونی امشب پسرمو نگه داری من برم ترمیم
گفت آره اوکیه
ساعت یک رب به ۸ شب نوبت داشتم
ساعت ۷ و نیم پسرمو گذاشتم پیشش و بهم گفت زود بیا باید برم خونه ی مادرشوهرم ... بهش گفتم اوکی به محض تمام شدن کارم سریع برمیگردم ..
تو اون مدت ۲ بار با دوستم تلفنی صحبت کردیم ک دفعه اولی ک صحبت کردیم گفت وای هنوز تموم نشدی و چقدر طولش دادی من باید برم پس کی میای ..
دفعه دومی که مجدد باهم صحبت کردیم ساعت ۹ بود زنگ زد گفت پس چرا نیومدی ، من باید برم پس چرا اینقدر لفت دادی،،، از اون موقع تاحالا داری چیکار میکنی و شروع کرد به غر زدن