2777
2789
عنوان

بیاین لطفا

61 بازدید | 15 پست

سلام من ۱۸ سالمه دخترم 

پدرم از همه چی محدودم میکنه و من سر این مسئله خیلی ناراحت میشم 

هر کاری میکنم یه عیب و ایرادی میگیره میخواد من فقط مثل ی مجسمه هیچ کاری نکنم 

هیچ وقت هیچ جا وقتی اون باشه نمیتونم حرف بزنم نمیتونم هیچ کاری بکنم وقتی اون کارم باشه ولی وقتی اون نباه هر کاری عشقم بکشه انجام میدم مثلا انروز رفته بودیم بیرون داشتم عکس میگرفتم یه گل بابونه هم تو دستم بود بعدش

ازم عصبانی شد و گفتش که نباید عکس بگیری اخه چرا چرا یعنی احازه ی عکس گرفتم ندارم؟

تو هر کار من دخالت میکنه من فقط باید مثل یک مجسمه باشم نه حرف بزنم نه چیزی بگم نه حرکتی از خودم نشون بدم نه هیچی رو ارایش کردنمم خیلی حساسه 

انروز فقط ی ریمل زده بودم ولی عصبانی شد منم رفتم پاک کردم من خیلی میترسم ازش یجوری که وقتی باهاش چشم تو چشم میشم گریم میگیره اینقد که میترسم 

پدر من خیلی ادم سمیه من از پدرم متنفرم 

میخوام شوهر کنم امیدوارم دیگه زندگی ارامش بخشی داشته باشم 

اونروز دختر عموم با ی پسر چت میکرد که خونواده جفتمون فهمیدن بعدش همچی اومد سر من 

اقا گفتم اون چت کرده من که چت نکردم بقران من حتی روحمم خبر دار نبوده ولی گفتن که نه تقصیر تو بوده پدرم اومد منو کتک زد با روسری که سرم بود منو خفه کرد گف تو میخوای ابروی منو ببری میری با پسر مردم حرف میزنی منم گفتم پدر جانم بخدا من حرف نزدم که اخه ورا میگی تقصیر منه چرا اخه گفت دیگه بهم نگی پدرم 

بعدش داشتم خفه میشدم بعدش دیگه ولم کرد وقتی ولم کرد بعد کلی کتکمم زد بدنم کبود شده بود

وقتی رف بیرون قلبم تند تند میزد اصلا نمیتونستم نفس بکشم اب خوردم ولی هنوز ب سختی نفس میدادم اره من ی همچین پدری دارم

من خودم ادم ارومیم کاری ب کار کسی ندارم 

ولی اره زندگیم اینجوریه ی دفعه خونه عمم بودیم عمم گفت خیلی دختر خوبی هستی پدرم  جلو همه پسر عمه هام و پسر عمو هام و دختر عمه و عمو هام و بقیه ابروی منو برد گفت که خیلی دختر بدیه و کثافت و کثیفی مثل اون تو دنیا ندیدم بعد با خودم فکر کردم مگه من چیکار کردم مگه ارث پدرشو خوردم اینجوری بهم میگه بعدشم خیلی ناراحت شدم همیشه حرس میخورم و ناراحتم 

پدرم ادم بد ذاتیه کلا ذاتش اینجوریه نمیدونه مهربونی یعنی چی کلا اینجوریه

من هیچ کاری نکردم لطفا نیاید بگید حتما تقصیر خودته خودت حتما ی کاری کردی نه من هیچ کاری نکردم من ی ادم مظلومم که ب اینجا پناه اوردم و درد دلمو پیش شما گفتم 

میخوام ازدواج کنم بلکه ازین پدر نجات پیدا کنم 

من همیشه ادم ارومیم و کاری ب کار کسی ندارم این فقط ی قسمت کوچکی بود که تعریف کردم  از ظلم هایی که پدرم ب من کرده 

وگرنه بخوام بگم تا صبح زیادن 💔🙂

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

تو حتی اگه بدترین ادممم باشی بچه شی کارش اصلا درست نیست از مامانت بخواه باهاش حرف بزنه و ازدواج راهش ...

چی میگی بابا مادرمم ازش طلاق گرفته 

این مرده روانی و افسردست حتی دکترشم تایید کرده مادرم چون هر روز کتکش میزد و حتی مادرم حق نداشت پاشو خونه مادرشم بزار بخاطر همین طلاق گرفت 

بعدشم همه خواهر و برادراشو ارتباطشو باهاشون قطع کرده تو چه میدنی من چی میکشم هر سری چون بچشم دلم ب حالش میسوزه و میگم شاید باز ادم شد ولی عوض نمیشه ذات بد کی عوض میشه 

بعدشم اصلا پیش مادرشم نمیره میگه مادرم مادر من نیست اسمشم پیشم نیار اقا من هر جا در مورد این موضوع بحث کردم میگن تقصیر توعه مشکل از توعه اخه بگو من عیبم چیه 

تو که از زندگی من نمیدونی نمیدونی با این پدر چه بدبختی میکشم کاش بمیره راحت شم 

دختر جونو گول میزه درحالی که ۴۰ سالشه میگه ۲۷ سالمه بیا با من ازدواج کن ۳ تا بچه داره ولی بهش گفته بود فقط ی پسر کوچیک دارم 

ب مادرم خیانت کرد بخاطر همین مادرم طلاق گرفت تو چه میدونی زندگی من چجوریه 

و کلی چیزای دیگه بعدشم نمیزاره ما بریم مادرمونو ببینیم خواهر کوچیکم افسرده و روانی شده از دوری مادرم ولی ب مادرم گفته از روزی که طلاق گرفته میگم نمیزارم چشمت ب بچه هام بیوفته اخه دلم ب حال خواهرم میسوزه جلوی صله رحم رو میگیره پدرم اخه چرا با ما اینجوری میکنه 

تا مدرسه برم میگه خودم میرسونمت انگار ادم تا مدرسه تنهایی بره حیز و هرزه میشه اخه تو چه میدونی چی میکشم شاید اگر پسر بودم این سختیارو نمیکشیدم تازه این نصف بدیهاشه که میگم خیالیاش مونده💔😞🖤


سخته واقعا مخصوصا پدر ک باید تکیه گاه آدم باشهولی شوهر کردن راهش نیست واقعا از ی چاه در میشی میفتی ی ...

هیچوقت تو زندگیم احساس نکردم که یه پدر دارم 

همیشه عذابم میده همیشه میخواد تو رنج و ناراحتی باشم 

چی میگی بابا مادرمم ازش طلاق گرفته این مرده روانی و افسردست حتی دکترشم تایید کرده مادرم چون هر روز ک ...

ببین من اصلاً منظورم این نبود ک تقصیر توئه یا تو مقصری شاید درکت نکم ولی میدونم خیلی شرایطط سخته اگه میتونی دانشگاه بروو خودتو خلاص کن از طرفیم نمیشه خواهرتو تنها بزاریی اونم گناه داره با یه نفر ک حرفشو قبول داره و ادمی معتمدیه حرف بزن اگرم نیست با اورژانس اجتماعی تماس بگیرر اونا حتما کمکت میکنن اگه پدرت خوب نشد شما بهش نمی دن 

چی میگی بابا مادرمم ازش طلاق گرفته این مرده روانی و افسردست حتی دکترشم تایید کرده مادرم چون هر روز ک ...

هیچ وقتم خودتو مقصر ندون تو ک انتخاب نکردی پدرت باشه فقط قوی باش ب خاطر خواهر برادرتم جا نزن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

چه خبر

t_iamo | 47 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز