سلام
قبل از این که شروع کنم اینو بگم خواهشا تو رو خدا فارق از جنسیت بهم کمک کنید - بدجور درموندم
کسی اینجا قبلا اختلال پانیک داشته؟ یا از اقوامش داشته؟
من حدودا سه ماه پیش حملاتم شروع شد و به حدی شدید بود که من میبردند بیمارستان و آمپول آرامبخش بهم تزریق میکردند
حدودا دو ماه پیش به روانپزشک مراجعه کردم
چند دارو امتحان کرد و با بدنم سازگاری نداشت
مثلا سرترالین و اسیتالوپرام
و خب داروی هالوپریدول ۰/۵ تجویز کرد که نصف صبح و نصف شب مصرف میکنم
داروش جلوی حملات گرفته تا حدود زیادی و حتی اگه حمله ای هم داشته باشم خفیف هستش اما اخیرا احساس میکنم ناامیدی شدیدا ایجاد شده برام
به زور کار هامو انجام میدم
حوصله انجام هیچ کاری ندارم
آدم دستور پذیری شدم - یعنی باید دیگران بهم بگن فلان کار رو بکن تا انجامش بدم
انگار دارو یه مشکل حل کرده و هزار تا مشکل روانی ایجاد کرده
احساس میکنم هیچ وقت دیگه قرار نیست خوب بشم و تا آخر عمر همینجوری میمونم
کار های زندگی انگار بی معنا شده واسم
انگار دیگه از ته دل نمیخندم و خنده هام نمایشی شده
البته اینو بگم برای اختلال خواب و احساس سقوط در هنگام خواب داروی اگزازپام ۱۰ رو به صورت نصف هر شب مصرف میکنم.
یه سری افکار منفی هم دارم. مثلا فکر میکنم خدای نکرده پدر و مادرم فوت کردند و تنها شدم و دیگه کسی نیست که ازم حمایت کنه
یا مثلا وقتی یه فرد جوانی فوت میکنه فکر میکنم منم مثل اون میشم و فوت میکنم
یه سری علائم جسمانی هم پیدا کردم - مثلا بی اشتها شدم - گاهی وقتا احساس ضعف میکنم و فکر میکنم قندم داره می افته در صورتی که اینجور نیست - دائم پاهامو تکون میدم و آروم نمیشه
کسی حالت های منو داشته؟
آیا بهبودی پیدا کرده؟ چیکار کرده که خوب شده؟