حال روحیم خوب نیس یه رابطه دو ساله تموم کردم صدمو گذاشتم ولی طرف لیاقتش نداشت بعضی شبا یهو حالم بد میشه میزنم زیر گریه
از همه ادما میترسم بعضی شبا کابوس میبینم
از کار و زندگیم افتادم
خواستگار که میاد حالم بد میشه،از مردا میترسم،فک میکنم بازیم میدن چندشم میشه
از ازدواج و تا اخرزندگی کردن با یه مرد میترسم
نمیدونم دیگه چی درست چی غلط
دو راهی بدیه
نمیدونم باید قبول کنم اشنا شم یا از حسم فرار کنم
حتی اگه از یکی خودمم خوشم بیاد باز ازش میترسم فاصله میگیرم
خانوادم فکر میکنن اگه نه بگم دیگه خواستگارام از دست میدم
ولی خودم فک میکنم روحم اروم تره