اخیرا یکی از فامیل ها یه پسری داره تازه متوجه شدم که پدربزرگش به مامانم درباره من صحبت کردن منم اینو از یکی از اقوام شنیدم
تا قبلش اصلا به این آقا فکرم نمیکردم و قسم خورده بودم من توفامیل ازدواج نمیکنم بمیرم هم نمیکنم
ولی این مورد واقعا استثنا داره آخه
ویژگی هایی که من میخوام رو داره
گاهی که نه الان خیلی بیشتر بهش فکر میکنم به طرز حرف زدنش به طرز کارایی که میکرد به اینکه مودب بود به اینکه حتی تو پهن و جمع کردن سفره کمک میکرد و....
ولی دوست ندارم تا رسمی نشده بهش فک کنم چون صربه روحی بهم وارد میشه نمیخوام فکرم در گیر باشه
همین یهو از دهنم در رفت به خودم گفتم خیلی دوستش دارم
آخه من این آدم 7تا10 سال پیشم که دیدم اون موقع ازش خوشم اومده بود بخاطر اینکه خیلی باهوش و زرنگ بود
ولی بهش فکر نمیکردم اون موقع
به خودم میگم داغ عشق قدیمو اومدی زنده کردی..... 😂