واقعا خسته شدم به هرکی دل سپردم چه خواهرم چه دوستم چه حتی حنس مخالف واقعا نتیجه ای دریافت نکردم.
و کلی عذاب کشیدم هرسری اگه راه کاری دارید بگید بطفا
من بدتر از تو
هیچی دوبار ک بدی دیدی کم کم خودت از این حالت میای بیرون
منم اینجوریم کاش ماهم یکم خودخواه بودیم
مرزگذاری عاطفی یاد بگیر (حتی با خانواده)
خیلی از دردهایی که از "خواهر" یا "دوست" یا "رابطه عاطفی" کشیدی، به خاطر نبود مرزه.
لازم نیست هر احساست رو با دیگران شریک شی
لازم نیست همیشه در دسترس باشی
هر کس دوستته، لزوماً محرم دلت نیست
ذکر یاکافی خداوند یه مدت زمزمه کن همه چی عوض میشه
یاد بگیر وابستگی نداشته باشی از هر لحاظ به هر شخصی
وقتایی که خیلی احساس تنهایی میکنی و نیاز داری با کسی صحبت کنی جلو خودتو بگیر با هر کسی صحبت نکنی
اگر نیاز به. بیرون داری همیشه در خواست کننده تو نباش
در نهایت این قدر اسیب احساسی میبینی تا یاد بگیری چه جوری خودت همراه وهمدم خودت باشی حتی بعد ازدواج
ذاتیه بیشتر
بی احساسی خودشم مشکلات خاص خودش رو داره
توی ۲۱ سال زندگی تا حالا از کسی خوشم نیومده و همه مردا برام چندش به نظر میان 😂
یا موقع مرگ فامیل اینا حس میکنم چون گریه نمیکنم بعضیا حس میکنن بهشون توهین کردم؟🤔
سعی کن وقتی یه اتفاقی میوفته چند دقیقه قبلش صبر کنی و روش فکر کنی
اینطور شاید از احساسی بودن تصمیماتت کاسته بشه
اعتبار افکار و احساساتت رو بررسی کن مثلا الان انتظار داری از کسی کاری برات بکنه بررسی کن ببین اون می‌تونه انجام نده ؟ یعنی وظیفشه ؟ میتونی در قالب قانون یا شرع نگاه کنی و اونوقت میفهمی درست نیست کم کم میپذیری
ز بزن ۱۴۸۰
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
