تعریف کن چی شد
خواهرم رسید
بهش خیانت شد
داره جدا میشه
خودم مجردم اما یه دوستم رسید اعتیاد داشت بعد چند سال جدا شد.. چن تای دیگم ازدواج کردن خوبن باهم
ازدواج کردیم
جدا شدیم
دوباره ازدواج کردیم
هنوز جدا نشدیم😂
تو کوه آشنا شدیم😁
دو سال مخالفت خانواده را داشتیم
بلاخره ازدواج کردیم
خانواده ها هم کم کم راه اومدند و پذیرفتن
بچگیم کلاس اول بودم دیدمش بعد دیگ ندیدم تا سال نهمم که بعد چن سال دیگ منم بزرگ شده بودم اونام بزرگ شده بودن همو دیدیم😂😍 و دیدن همانا ایشون عاشقم شده بود😂😍 منم اصن تو فاز عشق و عاشقی نبودم بعد اینا دیگ بعد اون هر سال میومدن خونمون انقد زنگ میرد مامانش با من حرف میزد و اینا 😂 تا تابستون سالی ک کنکور داشتم اومدن خونمون دیگ رسمی خواستگاری کردن نن اول قبول نکردم بعد چن ماه پیگیر بود و دوباره خواستگاری اصرار و اینا نیمسال دوم دوازدهمم نامزد کردم😍💍❤️
رسیدیم خداروشکر خوشبختیم
دانشجو پزشکی بودیم ، چند ترم ازم بالاتر بود ولی شیفتمون افتاده بود توی یه بیمارستان، اولش که کامل از هم متنفر بودیم ولی خب بعد که گذشت و بیشتر کنار هم وقت گذروندیم کم کم عاشق همدیگه شدیم..
خیلی سختی کشیدیم برای رسیدن به هم ولی خب شد🙃
چهار سال دوست بودیم، الانم دوساله ازدواج کردیم
الانم ثمره های عشقمون توی شکم من دارم وول میخورن، باباشون هم قربون صدقشون می‌ره..🥹🫡
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
