چرا پس جدا شدن دلیل محکم این جدایی چی بودہ
برادرم خیلی بهش گیر میداد در صورتی که خودمون آزاد بودیم اونو محدود میکرد و یک بار یک نفر تو خیابون مزاحم زن داداشم میشه داداشم باهاش درگیر میشه زن داداشم میخواد حداشون کنه داداشم خواسته ناخواسته زن داداشم رو هل میده و از اون روز به بهد دیگه زن داداشم جواب داداشمو نداذ و روند طلاق رو پیش گرفت...
خودم انقد عصبی هستم واقعا نمیتونم تصمیم بگیرم
انقد تحریکش کرده که داداشم دیوونه شده ققط و فقط نگران زن داداشمم کم سر جدا شدنش اذیت نشد با اینکه پدرم و خانوادم همه پشت زن داداشم بودن ولی انقد اذیت شد که الان ی زندگی ازوم کمترین حقشه
حالا برادرت میخواد چیکار کنه زنگ بزنه بااستاده دعوا کنه بگه چرا زن سابق من رو گرفتی از قبل هم که میخواستش... اگه داداشت خیلی آتیشیه باهاش صحبت کنید دوباره که بی خیال بشه مگه هنوز به زن سابقش فکرمیکنه؟
میگن اگه خودتو دوست داشته باشی ، بقیه هم دوستت دارن .
نمونه بارزشو دیدم تو تاپیک های شما .
چون زن داداش شما خودشو خیلی دوست داشته و خودش رو از برادر شما گرفته برادر شما اینجوری براش بال بال میزنه .
زن داداشتون اگه از ارزش های خودش میزد ، داداشتون سطحی بهش نگاه میکرد .
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
