کرونا گرفته بودم بویایی نداشتم
خالم تو اتاقم بود یهو دل پیچه گرفتم آروم و بی صدا عملیاتو با موفقیت انجام دادم و کلی به خودم افتخار کردم که کسی نفهمید و خداروشکر بو هم نداشت ، پنج دقیقه بعدش دوباره تکرار شد و عملیات و با موفقیت انجام دادم ، داشتم به خودم افتخار میکردم که خالم نفهمیده ، یهو دیدم خالم بینی شو گرفت گفت واه واه و رفت بیرون، تازه یادم افتاد ک ای وای خودم بویایی نداشتم بو رو متوجه نمیشدم 😅