سلام خانوما میگم من عقد هستم با همسرم تو مغازه بودیم که گف چرت میزنم منم گوشیشو برداشتم یه چیزایی دیدم که زیاد خوشایند نبود مال گذشتش بود که کلا شهر خودمون نبود و تهران بود
شوهرم الان خودش رف غذا گرفت آورد منم انگار نه انگار که واسه من گرفته از ماشین پیاده شدم برم خونمون شیشه رو باز کرد گف الو واسه تو خریدم اینو منم برگشتم گفتم چیه بعدش رفتم تو و اونم تند با ماشین رفت خونشون