دارم دق میکنم از غصه هیچکاری نمیتونم انجام بدم زندگیم فلج شده کسی که ده ساله دوسش دارم و دوبار خواستگاری کرده پدرم رد کرده بدون در جریان گذاشتن من الان خانواده اش هم تحت فشار گذاشتنش که باید تکلیفتون مشخص بشه ولی من نمیدونم باید چیکار کنم.بهم گفته یا تا آخر این هفته با بابات صحبت میکنی یا بازم سکوت میکنی یعنی قید منو زدی و دیگه تموم....
پدرم آدم خیلی سختگیری هست و اصلا فضا ایجاد نکرده ک من باهاش حرف بزنم در این موارد.
حرف بزنم انگار جرم کردم سرزنش میشم ک میخوای ازدواج کنی....الان به فکر ازدواجی و...دارم دیونه میشم خیلی خیلی برام سخته هیچ بدی از خواستگارم ندیدم یجورایی عشق اول همیم.از اول خانواده اش در جریان بودن اونموقع سنمون کم بود خودمم دوس نداشتم تا همین پارسال حتی نامزد کنیم...صبر کردیم تا بزرگتر شیم.انتخابم براساس آگاهی و داشتن معیار های مد نظرمه
من ۲۶سالمه و آقا۳۰
چیکار کنم.هیچکس نمیتونه درکم کنه حالم خیلی بده