(رفیقا این حرفا برای یکی دیگس از زبون اون براتون مینویسم )
قبل ازدواج با شوهرم 4سال دوست بودم
در این 4سال فهمیدم خیلی دوسش دارم
در زمان دوستی شوهرم بهم گفته بود که با دختر عمش قبل من دوست بودن (اونم ازدواج کرده)
من 7ماهه عروسی کردم
تازه 1ماهه دختر عمه شوهرم اومدن محله ما خونه اجاره کرده
یعنی همش از پنجره نگاه میکنه شوهرمو میبینه
شوهرم اون روز کلی اصرار داشت خونه مادرم برم
چون شک کردم به خواهرم گفتم گوشی مامانمو آورد
سیم کارتهای گوشی رو درآوردم که مبادا زنگ بخوره ،روی ضبط صدا گذاشتم تو خونم جاساز کردم رفتم خونه مادرم
بعدش هرچقدر به شوهرم زنگ میزدم جواب نمیداد
شب ساعت 1۲گذشته بود اومد دنبالم
اون شب اصلا خواب به چشمم نیومد خدا خدا میکردم که زود صبح بشه بره بیرون گوشی رو بیارم نگاه کنم ببینم با کیا حرف زده
فهمیدم بعد من دختر عمش رو آورده خونه و رابطه جنسی داشتن
صداشون همش ضبط شده
به نظرتون چیکار کنم
این صدا رو به 3نفر جز خودم فرستادم اگه بهشون گفتم مبادا یه بلایی سرم بیارن
تو نظر خودم اینه اون دختر رو مهمون دعوت کنم
کلی پذیرایی کنم ازش
بعدش شوهرمم بگم بیاد بگم که من میدونم در نبود من شما تو خونم چیکارا کردین
اگه گردن نگرفتن صدارو باز کنم و به دختره بگم 2روز فرصت داری هرطور شده از این محله برین وگرنه به شوهرت این صدا رو نشون میدم
نظرشما چیه
اینم بگم من به شوهرم دروغکی گفتم سرویس طلامو گذاشته بودم روی میز رفتم خونه مادرم اومدم نیست
بخاطر سرویس طلا خیلی به تته پته افتاده