دوستان یه جاری دارم که هم سن هستیم ۲۸ سالمونه اون ۱۵ ساله ازدواج کرده من ۹ سال و در یک حیاط زندگی میکنیم خونه اونا یک طرف حیاطه خونه من یک طرف خونه مادرشوهر یک طرف تقریبا رابطه مسالمت امیز و محترمانه ای داریم ولی ۹ ساله که از سیاااست ها و رفتارهاش مات و مبهوتم گاهی وقتها شک میکنم که شاید انسان نیست و یا قبلا یبار دنیااومده و رفته ، اززز بس این بشر همه کاراش درست و بدون اشتباهه!!! ببینید یعنی یک کار اشتباه من ازش ندیدم با یک سیاست مرموزانه همه رو شیفته خودش کرده بااینکه از مادرشوهر پدرشوهر بیزاره ولی یجوری باهاشون بزخورد کرده همه پشتش هستن و خیلی براش احترام قائلن وازش حساب میبرن!!! من خیلی روراست و ساده و مهربون هستم باهمه شون ولی اون با هیچ کس مهربون نیست کاملا ساکت و کم حرف و بی رحم ودر عین حال خیلی خونسردانه حرفشو میزنه و همه رو مینشونه سره جاشون، پدرشوهرم خونه بزرگ رو به اونا داد و ما تو خونه ای که نصف خونه اونم نیست نشستیم ولی بااین حال زبونش برای ما دراااز هم هست! اونروز میگفت کی پدرشوهر سند میزنه به اسممون ما دیوار بکشیم واسه خودمون از حیاط😟در حالی که من یا جاری های دیگه ام عمرا جرئت نمیکنیم در حالی که پدرشوهرمون زنده است حرف از تقسیم مال بزنیم و به اینی هم که بهمون داده قانع و راضی هستیم ولی این جاریم یک زبان داره ۲۰۰ متر! از همه بیشتر بهش دادن و باز هم ادعاش میشه ،خیلی تعجبم از رفتاراش ولی هیچ کس بهش جرئت نمیکنه تو بگه! در حالی که من یه لحظه اشتباهی کنم همه ی خانواده باهام بد میشن کم محلی میکنن ، خیلی در مقابل این جاریم احساس خطر و ناامنی دارم یجوری شدم واقعا یه مدته همش فکر میکنم این چجوررری بااین سن کم اینهمه سال همه رو اینطوری تو مشت خودش نگه داشته در صورتی که نه مهربانی و دلسوزی داره نه خدمتی به کسی میکنه !!
ببین خواهر، چند ماه پیش من با خودم میگفتم که یه کارهنری تو خونه شروع کنم و اینقد تو خونه افسرده نشم من تو هنر استعداد دارم ولی شغل و کار خاصی ندارم، فرداش دوباره جاریم کاممملا بدون مقدمه و بدون اینکه حرفی از این تصمیمم زده باشم گفت عزیزم تو که انقد استعداد داری برو یه کار هنری شروع کن انجام بده😳 خودشم خیلی مارموز و حسوده و تحمل نمیکنه که من یا جاری های دیگه موفقیتی داشته باشیم چه برسه به اینکه راه حل نشون بده این حرف رو زد که بمن بفهمونه که میدونه من یه فکرایی دارم
فک کنم مثل جاری بزرگه منه،ولی بعد حدود ده سال،هنوز کوچیکترین بی احترامی تیکه ای چیزی به من ننداختهول ...
اره جاری منم به کسی بی احترامی نمیکنه حتی تو این ۱۵ سال یبارم با کسی دعوا یا بحثش نشده بااینکه کنار مادرشوهره ولی اتفاقا خیلی با طعنه و کنایه و مرموزانه به آدم حرف میپرونه ولی چون آروم و خونسرده مشکلی پیش نمیاد و آدم بد نمیشه
منم ی جاری دارم ک فقط پول داره ن زیبای داره نه بچه دار میشه..ولی خانواده همسرم ی احترامی براش میزارن و بهش تاحالا تو نگفتن.درخالیکه من خیلی مشکلات باهاشون داشتم و بی احترامی ها دیدم ولی اون با سباست باهاشون رفتار می کنه
اره بخدا خودمم شک میکنم ، از کجا میشه بفهمم که موکل داره چجور موکل رو نابود میکنن؟من از اینکه یه نفر همیشه مغزمو میخونه و حتی کارای پنهانی مو میدونه خیلی در عذابم
منم ی جاری دارم ک فقط پول داره ن زیبای داره نه بچه دار میشه..ولی خانواده همسرم ی احترامی براش میزار ...
این جاری من از روز اول که اومد همه خانواده مثل بت شروع به پرستیدنش کردن بقول شما خودشم نه زیبایی خاصی داره نه امتیازه خاص نه محبت و مهربونی، یه دختر معمولی و خشک و آروم و کم حرف و توداره که تا هفت آسمون هم خبر داره چه خبره ولی یه کلمه هم چیزی نمیگه
از ی طرف میگی کم حرف و اروم از ی طرف میگی کوبنده و زبون درازه اخر کدومشه.من جاریم چون بچه نداره رفت ...
عزیزم در کل کم حرفه مثلا وقتی همه جمع نشستیم همه میگن میخندن اون ساکتتتت میشینه و زل میزنه به دهن ما، ولی مثلا یک نفر بگه من رفتم استخر فوری با نیشخند میگه تو که میگفتی من از استخر خوشم نمیاد پس چیشد؟ ،گفتم کم حرفه لال نیست که به موقع و به جا خیلی رک حرف میزنه طوری که آدم خشکش میزنه از حرفش
از ی طرف میگی کم حرف و اروم از ی طرف میگی کوبنده و زبون درازه اخر کدومشه.من جاریم چون بچه نداره رفت ...
عزیزم در کل کم حرفه مثلا وقتی همه جمع نشستیم همه میگن میخندن اون ساکتتتت میشینه و زل میزنه به دهن ما، ولی مثلا یک نفر بگه من رفتم استخر فوری با نیشخند میگه تو که میگفتی من از استخر خوشم نمیاد پس چیشد؟ ،گفتم کم حرفه لال نیست که به موقع و به جا خیلی رک حرف میزنه طوری که آدم خشکش میزنه از حرفش