ببخشید چجوری درخواست لغو کاربری بدم

فرزندخلف

عضویت: 1403/05/08

تعداد پست: 907

@niniyar‍ 

1404/04/03

|

10:18

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

آلاگل۱۷

عضویت: 1400/11/13

تعداد پست: 6715

نی نی یار رو تگ کن

آتنا تایپ ￸نویسنده دکتر آینده 

1404/04/03

|

10:18

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

_آشنای_غریب_

مدیر استارتر

عضویت: 1401/04/15

تعداد پست: 5247

نی نی یار رو تگ کن

بهشون چی بگم 

و نی نی یار چند؟

‌قطره، دلش دریا می‌خواست. خیلی وقت بود که به خدا گفته‌بود.هر بار خدا می‌گفت «از قطره تا دریا راهی‌ست طولانی. راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا شدن نیست.»قطرہ عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار، چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت.تا روزی که خدا گفت «امروز، روز توست! روز دریا شدن.» خدا قطره را به دریا رساند. قطره طعم دریا را چشید. طعم دریا شدن را. اما...روزی قطره به خدا گفت «از دریا بزرگ‌تر، آری از دریا بزرگ‌تر هم هست؟» خدا گفت «هست.»قطره گفت «پس من آن را می‌خواهم. بزرگ‌ترین را. بی‌نهایت را.»‌خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت: «اینجا بی‌نهایت است.»آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای می‌گشت تا عشق را توی آن بریزد. اما هیچ کلمه‌ای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همه‌ی عشقش را توی یک قطره ریخت. قطره از قلب عاشق عبور کرد. و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید، خدا گفت «حالا تو بی‌نهایتی، زیرا که عکس من در اشک عاشق است :)

1404/04/03

|

10:18

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

_آشنای_غریب_

مدیر استارتر

عضویت: 1401/04/15

تعداد پست: 5247

@niniyar‍  سلام من میخوام لغو کاربری کنم دیگه شماره و رمز میزنم بالا نیاد چیزی 

‌قطره، دلش دریا می‌خواست. خیلی وقت بود که به خدا گفته‌بود.هر بار خدا می‌گفت «از قطره تا دریا راهی‌ست طولانی. راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا شدن نیست.»قطرہ عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار، چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت.تا روزی که خدا گفت «امروز، روز توست! روز دریا شدن.» خدا قطره را به دریا رساند. قطره طعم دریا را چشید. طعم دریا شدن را. اما...روزی قطره به خدا گفت «از دریا بزرگ‌تر، آری از دریا بزرگ‌تر هم هست؟» خدا گفت «هست.»قطره گفت «پس من آن را می‌خواهم. بزرگ‌ترین را. بی‌نهایت را.»‌خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت: «اینجا بی‌نهایت است.»آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای می‌گشت تا عشق را توی آن بریزد. اما هیچ کلمه‌ای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همه‌ی عشقش را توی یک قطره ریخت. قطره از قلب عاشق عبور کرد. و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید، خدا گفت «حالا تو بی‌نهایتی، زیرا که عکس من در اشک عاشق است :)

1404/04/03

|

10:19

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

zizizizizz

عضویت: 1403/10/26

تعداد پست: 3501

چرا من هر کی میخواد از نی نی سایت بره دلم میگیره 

1404/04/03

|

10:19

3 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

آلاگل۱۷

عضویت: 1400/11/13

تعداد پست: 6715

چرا من هر کی میخواد از نی نی سایت بره دلم میگیره

منم🥲

آتنا تایپ ￸نویسنده دکتر آینده 

1404/04/03

|

10:19

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

_آشنای_غریب_

مدیر استارتر

عضویت: 1401/04/15

تعداد پست: 5247

منم🥲

الان اینو گفتم 

خارج بشم منو لغو میکنن؟

‌قطره، دلش دریا می‌خواست. خیلی وقت بود که به خدا گفته‌بود.هر بار خدا می‌گفت «از قطره تا دریا راهی‌ست طولانی. راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا شدن نیست.»قطرہ عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار، چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت.تا روزی که خدا گفت «امروز، روز توست! روز دریا شدن.» خدا قطره را به دریا رساند. قطره طعم دریا را چشید. طعم دریا شدن را. اما...روزی قطره به خدا گفت «از دریا بزرگ‌تر، آری از دریا بزرگ‌تر هم هست؟» خدا گفت «هست.»قطره گفت «پس من آن را می‌خواهم. بزرگ‌ترین را. بی‌نهایت را.»‌خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت: «اینجا بی‌نهایت است.»آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای می‌گشت تا عشق را توی آن بریزد. اما هیچ کلمه‌ای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همه‌ی عشقش را توی یک قطره ریخت. قطره از قلب عاشق عبور کرد. و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید، خدا گفت «حالا تو بی‌نهایتی، زیرا که عکس من در اشک عاشق است :)

1404/04/03

|

10:20

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

آلاگل۱۷

عضویت: 1400/11/13

تعداد پست: 6715

الان اینو گفتم خارج بشم منو لغو میکنن؟

@niniyar‍ 

آتنا تایپ ￸نویسنده دکتر آینده 

1404/04/03

|

10:21

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

0mah0

عضویت: 1404/03/21

تعداد پست: 411

تعلیق میکنن فقط

 ولی نشنیدم که حساب کاربری رو حذف کنن

1404/04/03

|

10:24

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

niniyar

نی نی یار

عضویت: 1396/03/29

تعداد پست: 17869

الان اینو گفتم خارج بشم منو لغو میکنن؟

سلام بعد از لغو کاربری، با شماره و رمز می تونید وارد کاربری بشین اما نمی تونید فعالیتی داشته باشید

برای حذف تاپیک اصلا تگ نکنید ، ساعت حذف تاپیک 10:30 الی 12 و 14 الی 15 شنبه دوشنبه چهارشنبه یک لینک ارسال نمایید خصوصی و برای حذف تگ نکنید تنها اکانت رسمی نی نی یار در نی نی سایت 

1404/04/03

|

10:24

1 نفر لایک کرده اند ...

_آشنای_غریب_

مدیر استارتر

عضویت: 1401/04/15

تعداد پست: 5247

سلام بعد از لغو کاربری، با شماره و رمز می تونید وارد کاربری بشین اما نمی تونید فعالیتی داشته باشید

میشه تاپیک های گذشته رو دید؟

‌قطره، دلش دریا می‌خواست. خیلی وقت بود که به خدا گفته‌بود.هر بار خدا می‌گفت «از قطره تا دریا راهی‌ست طولانی. راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا شدن نیست.»قطرہ عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار، چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت.تا روزی که خدا گفت «امروز، روز توست! روز دریا شدن.» خدا قطره را به دریا رساند. قطره طعم دریا را چشید. طعم دریا شدن را. اما...روزی قطره به خدا گفت «از دریا بزرگ‌تر، آری از دریا بزرگ‌تر هم هست؟» خدا گفت «هست.»قطره گفت «پس من آن را می‌خواهم. بزرگ‌ترین را. بی‌نهایت را.»‌خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت: «اینجا بی‌نهایت است.»آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای می‌گشت تا عشق را توی آن بریزد. اما هیچ کلمه‌ای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همه‌ی عشقش را توی یک قطره ریخت. قطره از قلب عاشق عبور کرد. و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید، خدا گفت «حالا تو بی‌نهایتی، زیرا که عکس من در اشک عاشق است :)

1404/04/03

|

10:27

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

niniyar

نی نی یار

عضویت: 1396/03/29

تعداد پست: 17869

میشه تاپیک های گذشته رو دید؟

بله

برای حذف تاپیک اصلا تگ نکنید ، ساعت حذف تاپیک 10:30 الی 12 و 14 الی 15 شنبه دوشنبه چهارشنبه یک لینک ارسال نمایید خصوصی و برای حذف تگ نکنید تنها اکانت رسمی نی نی یار در نی نی سایت 

1404/04/03

|

10:29

1 نفر لایک کرده اند ...

_آشنای_غریب_

مدیر استارتر

عضویت: 1401/04/15

تعداد پست: 5247

بله

باشه پس لطفا منو لغو کاربری یا همون تعلیق که میگن بکنید 

دستتون درد نکنه 

خدانگهدار ✨

‌قطره، دلش دریا می‌خواست. خیلی وقت بود که به خدا گفته‌بود.هر بار خدا می‌گفت «از قطره تا دریا راهی‌ست طولانی. راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا شدن نیست.»قطرہ عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار، چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت.تا روزی که خدا گفت «امروز، روز توست! روز دریا شدن.» خدا قطره را به دریا رساند. قطره طعم دریا را چشید. طعم دریا شدن را. اما...روزی قطره به خدا گفت «از دریا بزرگ‌تر، آری از دریا بزرگ‌تر هم هست؟» خدا گفت «هست.»قطره گفت «پس من آن را می‌خواهم. بزرگ‌ترین را. بی‌نهایت را.»‌خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت: «اینجا بی‌نهایت است.»آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای می‌گشت تا عشق را توی آن بریزد. اما هیچ کلمه‌ای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همه‌ی عشقش را توی یک قطره ریخت. قطره از قلب عاشق عبور کرد. و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید، خدا گفت «حالا تو بی‌نهایتی، زیرا که عکس من در اشک عاشق است :)

1404/04/03

|

10:37

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب