حداقل من با کارایی که کردم …میدونم که شرمنده قلبم نیستم ، چون من همه تلاشمو کردم ولی تو چی؟!:)
من چیزهایی را ترک کردم که
ساختن و رسیدن به آنها رد
پیری روی صورتم گذاشته بود.!!
میان ما و زندگی یه چیزی گنگ ماند، ما دیر آمدیم یا زود هرچه بود به موقع نیامدیم.
فکر کن ما همه تهش میمیریم و تو توی همین دو روزی که زنده بودیم، چقدر من رو ناراحت کردی.
آمدی قصه ببافی که موجه بروی؟
در نزن رفته ام از خویش، کسی منزل نیست.
-صنم نافع.
عزیزم اون تایمی که باید میومدی نیومدی
الان دیگه هر گوهی که دلت میخواد بخور ؛ به درک.👌🏻
وقتی دلت تنگ میشه، یاد این جمله محمود درویش بیوفت:
آن پاسخ‌های بی‌رحمانه را فراموش نکن؛ به یادشان بیاور تا دلتنگ نشوی.
به همان درد بمیری که مرا زخم زدی.
شاید فقط یک آغوش می‌توانست ما را نجات بدهد، اما ما نشستیم و بحث کردیم...
این‌که آن‌روز حق با کداممان بود، واقعا چه اهمیتی داشت؟
کاش خودش را جای من می‌گذاشت. کاش فقط یک روز را با هیاهوی درون من سر می‌کرد، احساساتی که من دارم را می‌داشت، اندوه و خشمی که من از سرگذرانده‌ام را از سر می‌گذراند و احساس فقدانی که سال‌هاست محاصره‌ام کرده را تجربه می‌کرد. ای کاش فقط یک روز، او تماما من بود و تماما به جای من به دوش می‌کشید و به جای من رنج می‌برد و به‌جای من فرو می‌ریخت و به‌جای من فکر می‌کرد. آن‌وقت دوست داشتم ببینم بازهم می‌توانست اینقدر نسبت به من بی‌مسئولیت و بی‌توجه و بی‌رحم باشد؟!
حیفِ اون جیشایی که نگه داشتم تا با تو بیشتر چت کنم.💩💩💩💩
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
