من صبح ساعت ۷ سر کارم. بعد صبحونه اونجا میخورم. امروز تو راه یه نون گرفتم و رفتم برای صبحانه. و همکارا دیدن من نون را آوردم. گذاشتم آشپزخونه.
بعد رفتم صبحونه بخورم . دیدم نون را خوردن.
منم همکارمون را صدا کردم گفتم من یه نون اینجا داشتم . گفت همکارا خوردن. گفتم نوش جانشین. پس بی زحمت یه نون برای من بگیر و بیا. کارتم را هم دادم
ولی از کارت خودش خریده بود.
من که دیگه نمیشد برم نونوایی.