2777
2789
عنوان

دیگه دارم دیوونه میشم

90 بازدید | 5 پست

به دلیلی که خودتونم میدونین یه هفتست خونه مادرشوهرمم دیگه دارررررم دیونه میشم 

هی سر به سر پسرم میزاره اونم هی جیغ داد گریه میدونم شوخی میکنن ولی وقتی میبینن بچه بدش میاد نکنن خب هرچی هم بگی باز کارخودشونو میکنن

به زور بوسش میکنن جوری که میگی الانه لپاش کنده بشه

بیست چهاری اخبار گوش میدن ده دقیقه که پسرم میخاد کارتون ببینه میگن خاموش کن تلوزیون داغ کرده

ساعت۵ صبح تلوزیون روشن میکنن باصدای بلند اخبار ببینن تا لنگ ظهر خابن تا بوق سگ بیدار 

و خیلی چیزای دیگه...

میدونم خونه خودشونه بهشون پناه آوردیم ولی خودشون اصرار اصرار که بیاین 

چیکار کنم دلو بزنم به دریا برگردم خونم؟

کجا زندگی می کنی اگه شهرتون خطری نداره برگرد ولی اگه چند بار زده شده بمون راهی نیست خودتو وفق بده با برنامه هاشون سخت نگیر تا سخت نگذره،شما شب زودتر  برید بخوابید،کارتونم از تو گوشیت بده ببینه بچه ت

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

کجا زندگی می کنی اگه شهرتون خطری نداره برگرد ولی اگه چند بار زده شده بمون راهی نیست خودتو وفق بده با ...

خونشون کوچیکه صدای تی وی بلند میکنن نمیشه خابید چون جنوبیم نمیشه در اتاقو بست چون گرم میشه 

شوهرمم همینو میگه، میگه اومدیم ماه ها طول کشید، ولی من واقعا با هر صدای مهیب بدنم میلرزه و بدیش اینه دقیقا کنار مجتمع سپاهیم جوریکه سرباز نگهبانشون رو برجک از پنجره دیده میشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز