والا بخدا از همدلی گذشته
ما اومدیم چهار پنج تا مرغ گرفتیم دو کیسه برنج خریدیم چایی میوه گوشت چرخ کرده و...
دیگه والا نمیدونم چی اختصاصی بخریم
الان تقریبا تو این یه هفته همه خریداشون شده
ولی بازم من هیچی نمیگم پدر مادرن نوش جونشون ماعم مهمونیم دیگه
اما این مادرشوهرم کلا مهمون داری بلد نیست
شکلات صبحانه دیگه چیه؟ موقع اومدن خریده بودیم با همون وسایلا برد گذاشت تث یخچال اتاق خواب یه قاشق واسه ما نیاورد با نون و پنیر وگردو صبحانه میداد به ما برای پدرشوهرم خامه و شکلات صبحانه ردیف میکردم
بخدا دیشب میخواستم به شوهرم بگم من حاضرم بمیرم ژیر اوار ولی دیگه حوصله اینجارو ندارم
ولی یبارم ایده شمارو اجرا میکنم ببینم چطور میشه