واقعا دیگه دارم خسته میشم
من دوران عقدم و زندگیم تا قبل این جنگ خوب بود تا زمانی که خواهرای همسرم وارد زندگیم نشده بودن
از وقتی اومدن و نزدیکمون شدن دیگه شوهرم عوض شده برای خواهراش اولویت شوهراشون و بچه هاشونن ولی برای نامزد من اولویت بازم اونان
هرجا میریم برای گشتن اول میگه شما کنار هم وایسین ازتون عکس بگیرم حتی من یادش نمیوفتم
مدام خواهر زاده تو ماشین ماست من وقتی بهش بگم فلان چیزو میخوام جونش درمیاد ولی تا خواهراش یا خواهرزاده هاش یه چی میخوان سه سوت فراهم میکنه
مدام خواهرشو بغل میکنه و صداش میکنه اصلا من یادش نمیوفتم مگر اینکه من قیافم عوض شه و بفهمه وافعا ناراحتم
من میتونم همچین شخصی رو درست کنم؟چیکار کنم ؟