2777
2789
عنوان

وای عروسی کوفتشون شد😑😑

427 بازدید | 13 پست

داییم امروز اومد، عرپسی دعوت بود. گفت خیلی عروسی خوب و ساده و دوست داشتنی ای بوده تا وقتی که توی قسمت مردونه مشروبات الکلی و اینا سرو میشه

انگار چند نفرم بودن تو این عروسی که یکم باهم کدورت داشتن، پس اینا میخورن و مست میشن و شروع میکنن فحاشی و خلاصه به جاهای باریک کشیده میشه و دعوای خون الودی میشه و بشقاب هارو میشکونن و..... 

کاری که توی فامیل ما تقریبا بی سابقه بوده😑

به هر حال این میشه که حسابی وضعیت بیخ پیدا میکنه و عروسی کوفت همه میشه... میگه اخر مجلس داماد انقدر گیج و عصبی شده بوده همینجوری داشته میرفته که فیلمبردار بهش میگه عروستو نبردی کجا میری😐

انقدررر دلم سوخت براشون. طفلکا شب قشنگ زندگیشون کوفتشون شد

الهی بگردم

ای سرزمین! کدام فرزندها، در کدام نسل ها، تورا آزاد، آباد و سربلند با چشمانِ باورِ خود خواهند دید؟                                                                                                                    یادت باشه اولین قانون رها کردنه. و تلاش بدون خواستن.. وقتی خواستن رو ترک کنی جادوی درونت مقدس میشه درست مثل یک نوزاد که حضورش توی این دنیا ی جادوی مقدسه، چون خودش نمیخواد بیاد و می‌آد. مثل مرگ که جادوی دروازه دومه.. مقدسه چون خودت برای مردن تلاش و تقلا نمیکنی... ولی وقتی تقلا کنی و بخوای خودکشی کنی دیگه مقدس نیست. مثل همین جوونه گیاه نگاش کن، مقدسه چون نمیخواسته به زور از دل خاک بیرون بیاد. فقط تلاش رهاشده اش اونو به اینجا رسونده. تلاش رهاشده.... اره.. تلاش رهاشده...و قانون دوم بازگشت هست.. هر جادوگری باید بدونه که هر کاری بکنه عاقبت به خودش برمیگرده. برگشتِ عملش شاید دیر بشه ولی میرانا شک نکن هر کاری بلاخره به همون شخص برمیگرده چون فکر و عمل هر کسی در واقع همون کسه. برای همین هیچوقت سراغ جادوی سیاه و آزار دیگران نرو.. حتی اگر خودت اذیت شدی و رنج کشیدی انتقام رو رها کن. بی دریغ و رها باش... که تا رها نباشی راهی برای جاری شدن پیدا نمیکنی... 

پند این داستان : اهمیت راه ندادن آدمای بنجل به عروسیت

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

خب چرا سرو میشه این کوفتی واقعا چرا اینم رسمش کردن تو عروسی ها 

طرف ما هم چند تا عروسی به این شکل بهم خورده حتی عقد دختر دایی مامانم یک نفر مست شد با چاقو زد تو قلب یکی  کشته شد وکلا عقد بهم خورد 

پند این داستان : اهمیت راه ندادن آدمای بنجل به عروسیت

دقیقا

ندید بدید و جوگیر بودن، وگرنه توی همه عروسیامون هستش همیشه و مشکلیم پیش نمیاد

ای سرزمین! کدام فرزندها، در کدام نسل ها، تورا آزاد، آباد و سربلند با چشمانِ باورِ خود خواهند دید؟                                                                                                                    یادت باشه اولین قانون رها کردنه. و تلاش بدون خواستن.. وقتی خواستن رو ترک کنی جادوی درونت مقدس میشه درست مثل یک نوزاد که حضورش توی این دنیا ی جادوی مقدسه، چون خودش نمیخواد بیاد و می‌آد. مثل مرگ که جادوی دروازه دومه.. مقدسه چون خودت برای مردن تلاش و تقلا نمیکنی... ولی وقتی تقلا کنی و بخوای خودکشی کنی دیگه مقدس نیست. مثل همین جوونه گیاه نگاش کن، مقدسه چون نمیخواسته به زور از دل خاک بیرون بیاد. فقط تلاش رهاشده اش اونو به اینجا رسونده. تلاش رهاشده.... اره.. تلاش رهاشده...و قانون دوم بازگشت هست.. هر جادوگری باید بدونه که هر کاری بکنه عاقبت به خودش برمیگرده. برگشتِ عملش شاید دیر بشه ولی میرانا شک نکن هر کاری بلاخره به همون شخص برمیگرده چون فکر و عمل هر کسی در واقع همون کسه. برای همین هیچوقت سراغ جادوی سیاه و آزار دیگران نرو.. حتی اگر خودت اذیت شدی و رنج کشیدی انتقام رو رها کن. بی دریغ و رها باش... که تا رها نباشی راهی برای جاری شدن پیدا نمیکنی... 

نمی‌دونم چرا تو عروسی ها مد شده مشروب میدن 

چند شب پیش هم عروسی پسر همسایه ما خورده بودن چند تا از مهموناشون آخر ب جلوی در خونه ما آوردن بالا حالشون بد شد 

در ما رو زدن آبلیمو میخواستن 

مامان منم حساس نمی‌خواست بهشون بده 

خب چرا سرو میشه این کوفتی واقعا چرا اینم رسمش کردن تو عروسی ها طرف ما هم چند تا عروسی به این شکل بهم ...

سالهاست سرو میشه توی عروسیای ما

ولی هیچوقت مشکلی پیش نیومده. خب وقتی این ادمهای کنترل نشده و جوگیر وجود دارن نباید سرو کنن خب😑😑

ای سرزمین! کدام فرزندها، در کدام نسل ها، تورا آزاد، آباد و سربلند با چشمانِ باورِ خود خواهند دید؟                                                                                                                    یادت باشه اولین قانون رها کردنه. و تلاش بدون خواستن.. وقتی خواستن رو ترک کنی جادوی درونت مقدس میشه درست مثل یک نوزاد که حضورش توی این دنیا ی جادوی مقدسه، چون خودش نمیخواد بیاد و می‌آد. مثل مرگ که جادوی دروازه دومه.. مقدسه چون خودت برای مردن تلاش و تقلا نمیکنی... ولی وقتی تقلا کنی و بخوای خودکشی کنی دیگه مقدس نیست. مثل همین جوونه گیاه نگاش کن، مقدسه چون نمیخواسته به زور از دل خاک بیرون بیاد. فقط تلاش رهاشده اش اونو به اینجا رسونده. تلاش رهاشده.... اره.. تلاش رهاشده...و قانون دوم بازگشت هست.. هر جادوگری باید بدونه که هر کاری بکنه عاقبت به خودش برمیگرده. برگشتِ عملش شاید دیر بشه ولی میرانا شک نکن هر کاری بلاخره به همون شخص برمیگرده چون فکر و عمل هر کسی در واقع همون کسه. برای همین هیچوقت سراغ جادوی سیاه و آزار دیگران نرو.. حتی اگر خودت اذیت شدی و رنج کشیدی انتقام رو رها کن. بی دریغ و رها باش... که تا رها نباشی راهی برای جاری شدن پیدا نمیکنی... 

ی بار من عروسی دعوت شدم صدای شلیک گلوله اومد از جای اقایون ب شوهرم ک چندبااار زنگ زدم اومد دم در ک اره چند نفر باهم کدورت داشتن و خداروشکر فقط ب سقف شلیک شده اما خانوما نفهمن ک مجلس خراب میشه خلاصه از استرس داشتم میمردم 🤦

نمی‌دونم چرا تو عروسی ها مد شده مشروب میدن چند شب پیش هم عروسی پسر همسایه ما خورده بودن چند تا از مه ...

چه خبرشونه؟ لابد به بدنشون نمیسازه😑😑😑

تو اغلب کشور ها سرو میشه و عادیه ولی اینجوری نمیشه

خب وقتی جوگیرن نباید سرو کنن دیگه

ای سرزمین! کدام فرزندها، در کدام نسل ها، تورا آزاد، آباد و سربلند با چشمانِ باورِ خود خواهند دید؟                                                                                                                    یادت باشه اولین قانون رها کردنه. و تلاش بدون خواستن.. وقتی خواستن رو ترک کنی جادوی درونت مقدس میشه درست مثل یک نوزاد که حضورش توی این دنیا ی جادوی مقدسه، چون خودش نمیخواد بیاد و می‌آد. مثل مرگ که جادوی دروازه دومه.. مقدسه چون خودت برای مردن تلاش و تقلا نمیکنی... ولی وقتی تقلا کنی و بخوای خودکشی کنی دیگه مقدس نیست. مثل همین جوونه گیاه نگاش کن، مقدسه چون نمیخواسته به زور از دل خاک بیرون بیاد. فقط تلاش رهاشده اش اونو به اینجا رسونده. تلاش رهاشده.... اره.. تلاش رهاشده...و قانون دوم بازگشت هست.. هر جادوگری باید بدونه که هر کاری بکنه عاقبت به خودش برمیگرده. برگشتِ عملش شاید دیر بشه ولی میرانا شک نکن هر کاری بلاخره به همون شخص برمیگرده چون فکر و عمل هر کسی در واقع همون کسه. برای همین هیچوقت سراغ جادوی سیاه و آزار دیگران نرو.. حتی اگر خودت اذیت شدی و رنج کشیدی انتقام رو رها کن. بی دریغ و رها باش... که تا رها نباشی راهی برای جاری شدن پیدا نمیکنی... 

چه خبرشونه؟ لابد به بدنشون نمیسازه😑😑😑تو اغلب کشور ها سرو میشه و عادیه ولی اینجوری نمیشهخب وقتی جو ...

نمیشه به مهمون گفت شما جلوگیری شما بنجلی به شما نمی‌دیم 

اصلا نباید سرو بشه

والا من هر چی عروسی که رفتم و پذیرایی شده آخرش یه اتفاق بد افتاده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز