بچم تازه ب دنیا اومده همش گریه میکرد شیر بالل میاورد یهو مادرشوهرم اومد گف من ک تو این خونه بودم بچه اینجوری نبود من رفتم اینجوری شده معلوم نیس با بچه چیکار کردین اینم بگم ک ماذرشوهرم تو این مدت خیلی دست کمک ما بود منو تو بچه داری کمک میکرد بعد برگشت مشکل بچه رو انداخت گردن من گف اره تو شیرت ترشیده اس میدی بچه میخوره بعد من ب شوهرم گفتم ی خون نریختی گفت زیاد حرف نزن برو تو اتاق منم گفتم اره همتون دایه دلسوزتر از مادرشدین همه چیو انداختین گردن من .مادرشوهرم شیر خش برداشت داشت ب بچم شیر میداد گفتم این بچه الان بالا اورده شوهرم گف کار خوبی میکنیم ۶۰ تا دیگم میخام دوباره بهش بدم منم گفتم تو شعور نداری از خونه رفتم بیزون دلم طاقت نگرفت بخاطر بچم دوباره برگشتم دیدم سفره انداخت مادرم گف بیا شام گفتم چطور شام بخورم بچم اینجوری یهو شوهرم گف اره این لیاقت ندارل روزی ک تو بیمارستات بودیم ی زن هیچ همراهی نداشت میخاست شوهرش جای همراه وایسه من گفتم دروغ میگ از خودش دراورده گف تو رو کفن کنن اگه دروغ بگم خاک برسرت کنن دلم خیلی شکست از لحن حرف زدنش جلوی مادرم و مادرش انقد فهم ندار بگه من باید این زن درک کنم تازل زایمان کرده
😶
خدا بگم این مادرشورتو چیکار کنه، یه کارم که برات میکنن انقد منت میزارن پشیمون میشی
بچه رفلاکس داره
شوهرت نفهمه
مادرش نفهم تره
اخه شیر مادر ترشیده میشه ؟ اون مغز اونه ترشیدس
بچه بیشتر از ۳۰ تا در هر ساعت نباید بخوره
بی فرهنگی و بیشعوری طرف
من با چشم دیدم مردی ک زنش تازه زایمان کرده همزمان پریود شده
ب دل نگیر شعورش صفر شده تا چهل روزگی بچت شوهرت پاک میشه خوب میشه
روزهای سختی رو داری می گذرونی انقد حرف نزن دهن به دهن نزار قدرت و انرژیتو بزار واسه خودت و طفلت.. حموم کن لبخند بزن غذای خوب بخور.. بچه ها همشون اولاش اینطورن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
