میخام خودمو بکشم من بدبخت تو این ۵ سال زندگی عنم برام نگرفته بچم ک ب دنیا اومده برای جبران زحمات پدرش ک منو سونوگرافی و دکتر برده ک اونم وظیفه خود شوهرم بود ن وظیفه پدر شوهرم با پولای بچه من ک باید برای بچم ی تیکه طلا میخرید رفته ساعت خرید میخام خودمو بکشم بعد مو بعد زایمانم پام یکم ورم داشت گفتم ورم داره پام رفتم دکتر ۲۰۰ پول ویزیت دادم خودکشی داشد میکرد خدا بکشتشون بخدا تو وضعیت خوبی نیستم از ی طرف افسردگی بعد زایمان از ی طرف محبت و خیرات شوهرم با پول بچم برای خونوادش دارم میمیرم حالم ازش بهم میخوره بی پدر محبت اونارو میتونه جبران کن ولی منی ک الان ۲ سال میگم گوشی ندارم برام گوشی بخر نمیخرل دوتومن داده برای پدر پدرسگش ساعت خریده سگ تو زندگیم منم زنم منم دارم تو این زندگی از تفریحاتم از همه چی میگذرم شب بیداری میکنم سهم من تو این زندگی چیه خدا لعنتش کنه
ببخشید ولی مگه پدرش بچه رو زاییده که به پاس زحمات بی شائبهش براش چشم روشنی گرفته؟😐
☆پیکرتراش پیرم و با تیشۀ خیال یک شب تو را ز مرمر شعر آفریدهام□° 🤍 «اللهم ارح کل قلب لایعلم بوجعها الا انت.» خداوندا آرام کن قلبی را که جز تو کسی به دردش آگاه نیست.✨بعضی از تاپیکها واسه خودم نیست دوستان کارآگاه نشید لطفا
خب دیگه وقتی پول سونو و ویزیت پزشک رو داده، خیلی بی انصافیه برای دو تومن بهش بگی پدر پدر سگش
و تمام شب را برای دخترهایی که در تنهایی از خودشان خجالت میکشند گریه کردم. دخترهایی که بعدها از خود متنفر میشوند و مثل یک درخت توخالی ، پوستهای بیش نیستند. و عاقبت به روزی میافتند که هیچ جای اندامشان حساس نیست، روح و جسمشان همان پوسته است، و خودشان نمیدانند چرا زندهاند…