نه من با درک نیستم فقط دوست داشتنی نیستم
بچه نیستم سرمو شیره بمالید
اسم این با درک بودن نیست قربانی بودنه
همین الان تکه تکه بشه از ذوق سکته میکنم کاش بشه واقعا اصلا ناراحت نمیشم
اینکه پدرمادرم از مرگ عزیزشون زجر بکشن حالمو خوب میکنه در عین حال که ببینند اونی که دوستش نداشتند چقدر موفق شده
اصلا کاش نمیره فقط یه جور بشه زجر بکشه تا آخر عمر کاش گیر یه عوضی بیفته ببینم با جهیزیه بهتر و حمایت بیشتر چه گوهی میخواد بخوره من لذت ببرم