بچه آبجیم از کوچیکی با من بوده
مریض شده ی سال میشه، تشنج میکنه
هر جا بردمش خوب نشد، اگه خودم نباشم پیشش حتما تشنج میکنه
امسال میره کلاس اول، من خودم معلم هستم، بخاطرش پایه اول امسال بر میدارم
الان نامزدم میگه تا چن وقت دیگه عروسی میگیریم
حالا من عروسی بگیرم برم خونه خودم، این بچه رو چیکار کنم
آبجیم شرایطش اوکی نیس، ی مشکل داره ک نمیتونه نگهش داره و نمیتونه درست ازش مراقبش کنه
تو دو راهی بدی گیر کردم، موندم چیکار کنم
چه خاله خوبی هستی
خدا همراهتون باشه
اینو باید با نامزدت مشورت کنی
الان هرجی ما بگیم تهش باید با نامزدت حرف بزنی /=
اخی عزیزمممم ایشالازود شفاپیداکنههه
مشکل خاهرت چیه ک نمیتونه نگه دار
امیدوارم همسرت این مسیله رو درک کنه نهایت خونتونو نزدیک خواهرت بگیری ساعتایی که همسرت نیست بیاد پیشت کمکش کنی وقتی همسرت اومد بفرستید خونشون که شوهران شاکی نشه
شاید این دلسوزی به زندگی خپدت ضذبه بزنه حتما باید با همسرت مشورت کنی
خدا حفظت کنه با نامزدت صحبت کن احتمالش زیاده موقعیتت و درک کنه و بتونی بازهم مراقب خواهرزادت باشی
یه بنده خدایی بچش همش تشنج میکرد و بیمارستان بود می‌گفت اتفاقی یه پزشک سرشناس میاد بیمارستان یه پرستاری بهش میگه این مریض رو نگاهی بکنید اونم معاینه میکنه میگه مشکلش مربوط به تیروئیده به مغز و اعصاب ربط نداره پیگیری میکنن با آزمایش و چکاپ و داروی تیروئید بچه حالش خوب میشه، اینو الان با تاپیک شما یادم افتاد گفتم بگم بهتون شاید موثری باشه
