بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
22 سالم بود تو پروسه طلاق بودم روز محضر به هیچ کس نگفتم رفتم داخل برای طلاق چشمام سیاهی میرفت وقتی اومدم بیرون دیدم مامانم اونور خیابون وایساده با چادر مشکی که نشناسمش داشت گریه میکرد. رفتم سمتش گفتم تو چجوری فهمیدی گفت گفت صبح زود از خونه بیرون زدی فهمیدم...