بعضی وقتا ب یه مرحله از زندگیت میرسی ک دیگ هیچی واست مهم نیست
مهم نیست بعد تو مامانت چقدر قراره زار بزنه
مهم نیست بچه هات چجوری قراره بزرگ بشه همون بچه هایی ک حاضر بودی جونتو دو دستی بهشون بدی
مهم نیست مردم چی پشت سرت بگن
مهم نیست کی چی میشه
مهم نییت خونت جی میشه وسایلات چی میشن
من تو اون مرحله ام واسم مهم نیست هیشکی از همشون متنفرم
نفرت وجودمو گرفته
خیلی تو زندگیم سختی کشیدم اصلا نمیدونم چجوری بگم ک.... فراتر از خیلییییییی
من چندین بار کم آوردم خاستم خودکشی کنم ب بچه هام نگاه کردم منصرف شدم دلم سوخت
پاشدم با خدا حرف زدم زار زدم خدایا زندگیمو درست نزار ب خودکشیم برسه اگ رسید ازم دلخور نشیا چون دیگ نمیتونم
درست نشد
دیگ تصمیم گرفتم ول کنم برم
طلاق بگیرم که شوهرم بره جلو چشمم زن بگیره بچت هام زیر دستش باشه من ببینم و بسوزم؟؟؟؟!!!
نمیتونم خیلی کم صبر شدم من یه ماهه خانوادم زنگم میزنن جواب نمیدم
نمیدونم چرا حوصله هیشکیو ندارم
من عقده همه چیزای ساده ک حقم بود موند رو دلم ولی مهم نیست🙂🙂....
مهم اینه ک میرم خاب ابدی دیگ کسی نیست کتکم بزنه
کسی نیست فحشم بده
کسی نیست اذیتم کنه
نمیدونم چرا خاستم اینجا یه حلالیت بطلبم بهر حال یه سری دوستام اینجان و با خیلی از کاربرا هم صحبت شدیم و چند ساله اینجام
خلاصه بچه ها حلالم کنید
و آخرین جمله همه اونایی ک میرن اینه
دنیا خیلی کوچیکه قدر همو بدونید🙂💔