سلام من یک پسر مستقل و سر خود دارم اینگار کس و کار نداره ، یکبار بهم گفت من گوشی آ۵۲ میخوام منم یک کلام و با مهربانی گفتم نه(پول خودش میده)۹ تومن بود ۹ ونیم بعد اونم نه اصرار کرد نه التماس رفت و چیزی نگفت (اگه نه بشنوه هیچوقت اصرار نمیکنه)بعد دیروز دوستش زنگ زد بهم بچه خوب و فهمیده ای هست دوستش و همه ماجرا برام گفت قضیه مربوط میشه به ۱ هفته پیش ولی امروز فهمیدم
آقا رفته سکه پارسیان خودشو فروخته ۳و ۷۰۰ بقیش رو هم خودش داده ، به بهونه اینکه با دوستم قرار دارم میرم رستوران رفته بوده بیرون بعد گوشی خودش ۴ م فروخته بوده به یارو آدرس داداه اونم اومده برداشته برده گوشی تو دیوار آگهی کرده بوده پسرم بدون اینکه بدونم، هیچی فروخته و رفته خریده در ضمن دفعه اولش هم نیست قبلا هم ساعت هوشمند و گوشی نوکیا و ساعت و اینا خریده بود... من هم فهمیدم ولی به روش نیاوردم چون خیلی گرون نبوده و اینهارو دوستش برام تعریف کرده یکبار هم میخواسته یک ایفون بخره قدیمی ولی دوستش بهم گفت خلاصه هر کاری میکنه با دوستش در جریان میذاره ، هنوز نمیدونه که فهمیدم چه برخوردی داشته باشم باهاش؟
راستی یه گوشی خریده که دوربینش شبیه قبلی باشه مانفهمیم
خلاصه هیچ باید و نمیشه ای براش وجود نداره نقشه های عجیبی میکشه تا به هدفش برسه مثلا همون ایفون قدیمی شب به بهونه اینکه دارم میرم مسجد امشب جشنه رفته بوده مسجد تا ۸ شب بعد اسنپ باکس گرفته بوده گوشی براش بیارن ولی خوب دوباره پس دادیم
در ضمن خیلی درس خونه ۱۳ سالشه ار اینایی که باید بگی بسه دیگه نخون