یه روز گرررررم تابستونی ، یه درِ باز دید و به خدا گفت: همینجاست ؟
خدا بهش گفت: آره برو داخل ، اینا بهت پناه میدن
خیلی شک داشت هاااا ولی به خداش اعتماد کرد😭
وارد یه محیط بزرگ شد که کولر داشت ، آب خنک داشت و چند تا آدم ِ مهربون
از خدا پرسید : حالا چیکار کنم؟
فکر کنم خدا بهش گفت مودب و مظلوم بشین تا دلشون برات به رحم بیاد🥺🥺
نشست یه گوشه با بدنی که از شدت ِ ضعف ، می لرزید 😭
همسرم وقتی میخواست اونجا رو ترک کنه با خودش آوردش خونه
و منِ متنفر از هررررر حیوان و وسواسی ❗ با کلی گریه و داد و بیداد ازش خواستم که از خونه ببرتش بیرون
چون بیمار بود و ضعیف بردیمش دکتر ، دکتر بهش شناسنامه داد ، واکسن و قرص و.....
و گفت خیلییییی لاغره
دلم نیومد رهاش کنم
موند که حالش خوب بشه
بعد گذاشتمش برای واگذاری
روزایی که مردم تماس میگرفتند و میخواستند ببیننش ، بغض میکرد و با اخم به من نگاه میکرد
فکر کنم به خدا میگفت : پس اینا که مهربون نبودند ، دوباره قراره آواره بشم 😭😭😭
همه فهمیده بودند غم تو نگاهشه
و من بعد از کلی کلنجار با خودم تصمیم گرفتم بشم مامانش
هر چند مامان خوبی براش نیستم ولی دوستم داره
همه دلخوشیش اینه که هر روز ببرمش بیرون یکم پیاده روی کنه
اینقدر خوب و با ادبه که تمام کسایی که از سگ میترسند میان نزدیکش و با ترسشون مقابله می کنند
چرا؟ چون وقتی بفمه کسی میترسه خودشو میندازه روز زمین و غش میکنه 😂
وقتی بچه کوچولو ها نزدیکش میشن دهانشو میبنده که دندون هاش دیده نشن و بچه ها نترسن
میدونی بخش ِ بزرگی از تربیتش با خدا بود ، همون موقع که بهش یاد میداد چطور خودشو تو دل من جا کنه
حالا با ممنوعیت تردد این کوچولو ها ، تنها دلخوشی اینا هم از دست میره🥺🥺🥺
آخه میدونی ! همه جرم و جنایت ها و دزدی ها و .... تقصیر این بی زبون هاست
اینا نباشن همه مشکلات حل میشه .....
پ.ن: منکر ِ تربیت ِ اشتباهِ بعضی ها نیستم ولیییییی مگه میشه مثلا بخاطر تربیت ِ اشتباه ِ یه کودک، بگی ورود ِ همه کودک ها به پارک ممنوع؟!؟!؟