2777
2789
عنوان

خواهرم جووتر بود خییلی خوشگل بود جوری که

| مشاهده متن کامل بحث + 388 بازدید | 22 پست
داستان مامان منم همینه بعدمیگن قسمت و شانس بوده بابا عقل ادم کجاس

والا تو نامزدی مامان من بابامو نخواسته بعد بابابزرگم قبول نکرده بهم بزنه  نمی‌دونم بهش چی بگم متاسفم واسه بابابزرگم از ته دلم واسش متاسفم 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

اخی چی شد مگه

الان خوبن خداروشکر ولی میتونست اون همه سختی نکشه با خودم میگم اگه قرار بود این همه باهاش بد رفتاری بکنن پس اصرارشون چی بود 

تا میتونید خاطره بسازید /آدما به اندازه خاطره هاشون زندگی میکنن /

اون پسری که عاشق خواهرم بود کلی بخواطرش صبر کرد کلی رقتو اومد  بابام شرط کرد اول سربازی بره سربازی بود که باز اومد خواستگاری 

بابام قبول کرده بود صورت هم داده بودن 

اما

تا میتونید خاطره بسازید /آدما به اندازه خاطره هاشون زندگی میکنن /
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792