2777
2789

یهو یسال پیش ول کرد رفت. الان میگه میخواد منو ببینه. 

جالبه خواستم بهش کمک کنم گفتم برای اینکه ردشی از این قضیه با احساساتت روبرو شو سرکوب نکن خودتو.

میگه فک نکن بااین حرفا میبخشمت نمیبخشمت . بعضی وقتا ازت متنفر میشم

نمیفهمم الان ازمن چرا عصبیه؟ من حتی التماسش کردم نره

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

نه حرفی نزد از برگشتن. میگه حسم بهت تنفره و نمیبخشمت. همش چکم میکنه

یجورایی میخواد با این حرفاش راه برگشتو باز کنه وگرنه اصلا پیام نمیداد

چه ها با جان خود دور از رخ‌ِ جانان خود کردم                       مگر دشمن کند اینها که من با جانِ خود کردم

رفته دوراشو زده الان سرش خلوت شده گفتم بهت پیام بده و حس عذاب وجدان بده ی جورایی میخاد سر موضوع رو باز کنه 

کسی ک ی بار گذاشت رفت لیاقت حتی جواب دادن هم نداره 

خودتو درگیرش نکن 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  3 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  2 ساعت پیش