یا کاربرا بیبی چک ناشتایی زدن میخوان ببینیم مثبته جوابش یا منفی
یا سریع بیدار میشن میان خوابشونو تعریف میکنن
اوناییم که از شب بیدارن الان حوصلشون سر رفته
این یه روند چندین ساله ست
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
گاهی مادر و خواهر آدم میتونن خیر خواه ک نباشند ...بدترین دشمن آدم هم باشند...... بر عکس همه نی نی سایت ب من کمک کرد اینحا برا من درس زندگی بود مه مغزی داشتم و خوندن نظرات کاربرا مه رو محو کرد کم کم بوس ب همه خانوم گلای اینجا.
گاهی مادر و خواهر آدم میتونن خیر خواه ک نباشند ...بدترین دشمن آدم هم باشند...... بر عکس همه نی نی سایت ب من کمک کرد اینحا برا من درس زندگی بود مه مغزی داشتم و خوندن نظرات کاربرا مه رو محو کرد کم کم بوس ب همه خانوم گلای اینجا.
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی