واسه فارغ التحصیلیمشیرینی خریده بودیم به مادرشوهرمزنگ زدمبیاینشیرینی بخورین
با قیافه اومد یه سکه درآورد داد هنگ کردم احساس کردم کار خودش نیوده
مادرشوهرم کادو چرت و پرت میده مثلا بشقاب عینکی😂
پیامهای بانک شوهرمو خوندم دیدمدقیقا همونمقدار کارت کشیده
به شوهرم گفتماحساس میکنم کار خودته گفتنه بابا😐
اینمبگموقتی مادرشوهرم اونجور کادو میاره میفهمم شوهرم خجالت میکشه
از طرفی هم مامانم اینا کادو زیاد میدن به نظرتون شوهرم کار خوبی کرده یا نه😐😐😐مادرشوهرمم انگار یه چیزیش بود 😐😐